چکیده:
هدف: پژوهش حاضر کارکردهای اجرایی شامل سازمان دهی، تصمیم گیری - برنامه ریزی و بازداری را در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بررسی می کند.
روش: در این پژوهش مقطعی - تحلیلی، 60 دانش آموز مقطع ابتدایی در دو گروه 30 نفره با اختلال هماهنگی رشدی )براساس (DSM-IV و میانگین سنی 8.2 سال و گروه عادی با میانگین سنی 8.5 سال بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب و مقایسه شدند. برای به دست آوردن داده ها، از آزمون های توانایی حرکتی پایه، آزمون عصبی روان شناختی و شخصیتی کولیج و همین طور آزمون هوش ماتریس های رنگی ریون استفاده شد. داده ها با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: این کودکان در کارکردهای اجرایی سازمان دهی و تصمیم گیری - برنامه ریزی با گروه عادی تفاوت داشتند، ولی در زمینه کارکرد بازداری هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان برای کاهش نارسایی کارکردهای اجرایی، راهبردهای زیر را پیشنهاد نمود: تاکید بر کار شخصی و اضافی خارج از مدرسه؛ استفاده از ابزارهای برنامه ریزی مثل ساعت، تقویم و رایانه؛ تاکید بر آموزش مهارت های تفکر و حل مساله؛ و استفاده از داروهای محرک روانی.
خلاصه ماشینی:
"کارکردهای اجرایی در هدفدار بودن حرکت و به بیان دیگر در کنترل حرکت نقش بسیار مهمی دارند(بار کلی،1997)، بنابراین،وجود مشکلات قابلتوجه در هماهنگی حرکتی،نوشتن، حرکتهای ظریف و حرکتهای بزرگ و وجود نارسایی در ادراک زمان این احتمال را مطرح میکند که شاید کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی نیز همچون کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(نوع مرکب)در کارکردهای اجرایی مشکل دارند.
بهطور کلی،از آنجا که پژوهشهای پیشین بهطور عمده بر شناسایی ویژگیهای کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی تأکید کرده و کمتر در صدد بررسی سازوکارهای زیربنایی سبب شناختی فرآیندهای عصبی شناختی بودهاند(زیکموندسن35و وایتینگ36،2002)،در پژوهش حاضر سعی شده است تا نقش کارکردهای اجرایی در سببشناسی مشکلات یاد شده در کودکان دارای این اختلال بررسی و مطالعه شود.
جدول 1-مقایسهء کارکردهای اجرایی در دو گروه با و بدون اختلال هماهنگی رشدی بحث این پژوهش به منظور بررسی وضعیت کارکردهای اجرایی شامل سازماندهی،تصمیمگیری-برنامهریزی و بازداری در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی صورت گرفت.
آزمون فرضیه سوم نشان داد که کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در کارکرد تصمیمگیری-برنامهریزی ضعیفتر از همتایان عادی خود هستند.
یکی از این محدودیتها،عدم کنترل اختلالات همبود با اختلال هماهنگی رشدی در آزمودنیها است،چراکه احتمال دارد همبودی برخی اختلالات عصبی (1)- Pineda (2)- Lopera (3)- Palacio (4)- Ramirez (5)- Henao (6)- Smits-Englsman (7)- Westenberg (8)- Duysens (9)- psychostimulant (10)- oáDriscoll (11)- Klimkeit (12)- Mattingley (13)- Sheppard (14)- Lee (15)- Bradshaw (16)- Marlowe (17)- Anderson حرکتی همچون اختلال نقص توجه/بیش فعالی یا اختلالات یادگیری بر یافتههای تحقیق اثر گذاشته باشد که این مسئله باید موردتوجه پژوهشگران بعدی قرار بگیرد."