چکیده:
امروزه کارآفرینی یکی از عوامل مهم در توسعه اقتصادی کشورها بشمار میآید. در این میان تلاش برای هدایت کنشهای کارآفرینانه در مسیرهای مولد و بهرهور از اهمیت ویژهای برخوردار است. تئوری کارآفرینی مولد و غیرمولد بامول به نقش محیط نهادی در هدایت فعالیتهای کارآفرینانه در مسیرهای مولد، غیرمولد و یا حتی مخرب اشاره دارد. یافتن ابزارهایی برای تاثیرگذاری بر محیط نهادی و تنظیمی جامعه در راستای شکلگیری نهادهای حامی کارآفرینی مولد، ضرورت دارد. هر چند پژوهشهای متعددی تئوری بامول را مورد توجه قرار دادهاند، اما کمتر پژوهشی یافت میشود که راهکاری برای شکلگیری نهادهای تنظیمی و قانونی در راستای توسعه کارآفرینی مولد، ارائه کند. این پژوهش با پیشنهاد یک تئوری تلفیقی برگرفته از تئوری بامول و کنش جمعی کامونز- بهعنوان رویهای قانونساز- در تلاش است که زمینهساز این مهم باشد. این تئوری تلفیقی به اهمیت نقش توأمان کنش جمعی دولت و فعالان حوزه کارآفرینی در شکلگیری نهادهای تنظیمی و قانونی مؤثر برکارآفرینی مولد اشاره دارد و معتقد است، نظم شکلگرفته بر پایه چنین کنش جمعی، میتواند در شکلگیری و توسعه اقتصادی مولد ثمربخش باشد.
Today entrepreneurship has become one of the most important factors affecting economic development in many countries. However، it is very important to direct entrepreneurial actions toward productive activities. Baumol's theory of productive versus unproductive entrepreneurship highlights the role of institutional environment in directing entrepreneurial actions toward either productive، unproductive، or even destructive outcomes. So، to establish institutions that support productive entrepreneurship، it is necessary to find the means which have an impact on institutional and regulatory environment. Although many studies have been conducted based on Baumol's theory so far، only a small number of researches proposed solutions for establishment of legal and regulatory institutions required for the development of productive entrepreneurship. Hence، this study is aimed at proposing a synthesized theory derived from Baumol's theory of entrepreneurship and the theory of collective action. Our synthesized theory can be utilized as a rule-making approach to address this challenge. This synthesized theory highlights the role of both the government’s and entrepreneurs’ collective action in formation of regulatory and legal institutions which in turn can influence productive entrepreneurship. The proposed theory suggests that the order which is created upon the collective action can play an effective role in emergence and expansion of productive economic development.
خلاصه ماشینی:
"اگر کنش جمعی آنگونه که کامونز بیان میدارد از یکســـو موجب نظم بخشـــی به مبادلات و حل تعارضات نهفته در آنها شود و از سوی دیگر، مکانیزمی برای قانون سازی تلقی شـــود، آیا دولت با هدف ایجاد بهترین محیط قانونی و تنظیمی حامی فعالیت های کارآفرینانه ، میتواند از کنش جمعی در قالب یک رویه قانون ســـاز بهره گیرد؟ و زمینه از بین بردن تعارضات موجود در مبادلات میان عاملان اقتصادی به ویژه کارآفرینان از یک سو و مبادلات میان عاملان اقتصادی و دولت از سوی دیگر را فراهم سازد؟ پژوهش حاضـر در پی پاسـخگویی به دو پرسـش کلیدی مطرح شـده اسـت .
بنابراین 1- Bowen and Clercq, 2008; Sobel, 2008; Harbi and Anderson, 2010; Bosma, Sten and Wennekers, 2013; Stenholm, Acs and Wuebker, 2013 میتوان از کنش جمعی به عنوان مکانیزمی برای ایجاد و شـــکل گیری رویه های مورد پذیرش همگان که میتواند شکل قانونی هم به خود بگیرد، یاد کرد.
اگر به باور بامول ، شـــرایط و ترتیبات نهادی نقش مهمی در هدایت کنش های کارآفرینانه به ســـمت فعالیت های مولد، غیرمولد و یا حتی مخرب ایفا میکنند و اگر آنچه باعث شکل گیری و وقوع یکی از این حالات بیش از سایرین می شود به شدت وابسته به سـاختار نتایج در اقتصـاد – قواعد بازی- اسـت ، کنش جمعی را میتوان بهترین راهکار در مســـیر توســـعه قواعد و نهادهایی که موجب تحقق کارآفرینی مولد مدنظر بامول هســـتند، معرفی کرد."