خلاصه ماشینی:
"هر چند ابن خلدون در زندگی نامه خود از این آثار نام نبرده،اما نام آنها در فهرستهای کتاب شناسی اسلامی ادوار بعد آمده و یک اثر دیگر نیز با عنوان شرح قصیدة ابن عبدون بر آنها افزوده شده است(حاجی خلیفه،2/228، بغدادی،1/529)ولی هیچ یک از آثار مذکور جز لباب المحصل به جای نمانده است.
وانگهی،هر چند تاریخ غیر دینی در هیچ مدرسهای در قلمرو اسلامی عرضه نمیشد (روزنتال،تاریخ 000،55)و تاریخ در میان مسلمانان نیز چون جوامع یونانی و لاتینی جنبه واقعه نگاری و داستان سرایی داشته است،اما کثرت نوشتههای تاریخی مسلمانان در سدههای میانی مؤید آن است که در آن اعصار، دنیای اسلامی بسی بیش از مناطق مستعد پرورش فکر تاریخی بوده است(لاکوست 208)و پیش از ابن خلدون در شمال غرب (به تصویر صفحه مراجعه شود) *توین بی«مقدمه ابن خلدون»را حاوی درک و ابداع فلسفهای برای تاریخ میداند که در نوع خود و در همه روزگاران از بزرگترین کارهای فکری بشری است.
اگر چه بخش تاریخ مغرب العبر را نسبت به بخشهای دیگر تاریخی آن بسیار مهمتر دانستهاند (حصری،98)،اما خردههایی چند نیز بر آن گرفتهاند،مانند بیاطلاعی شگفتانگیز مؤلف(مثلا درباره موحدون و آراء آنان)، فقدان تاریخ دقیق وقایع و تناقض جزییات مربوط به نظم تاریخی وقایع(دانشنامه)به هر حال ترتیب بدیع مطالب و تفصیل اخبار و ذکر جزییات این اثر را به صورت مرجعی ضروری برای سدههای 7 و 8 ق تاریخ مغرب در آورده است."