چکیده:
بهینه سازی قابلیت اطمینان و متوسط زمان ماندگاری سیستم همواره یکی از حوزه های مهم و جذاب برایمهندسان و طراحان سیستم ها بوده است. هدف این مساله بهینه سازی، پیدا کردن تعداد بهینه قطعات مازادی است که می بایست جهت ارضای اهداف مهندس قابلیت اطمینان در سیستم مورد استفاده قرار گیرند و تعادل لازم میان منابع موجود نظیر بودجه، فضا و وزن برقرار شود. در تحقیقات گذشته، عموما مساله تخصیصافزونگی در سیستم های با اجزای تعمیر ناپذیر و یا دارای نرخ خرابی با توزیع نمائی مورد بررسی قرار گرفتهاست؛ اما در این تحقیق اجزاء تعمیر پذیر فرض گردیده و نرخ خرابی و تعمیر نیز از توزیع های غیر نمائی پیروی می کنند که در حقیقت نوآوری اصلی این تحقیق است. برای مدل سازی از تکنیک شبیه سازی و برای بهینه سازی مدل حاصل، از تکنیک های آماری، طراحی آزمایشان و روش های تصمیم گیری چند معیارهاستفاده شده است.
Reliability optimization and mean time to failure are those of the areas of interest for engineers and designers of systems and the use of redundancy components is one of the most common approaches in this field. The purpose of the optimization problem، finding the optimum number of redundancy components that must be satisfied the objectives of reliability engineering in the system. But usually the reliability improves results in increased costs and changes in parameters such as volume and weight of the system; therefore، it is necessary to establish a balance between resources. In previous researches، redundancy allocation problem is studied with non-repairable components or failure rate with exponential distribution; but in this study، repairable components and rates of failure and repair a non-exponential distribution assumed. Thus the purpose of this paper is solving reliability redundancy allocation problem with the goals of increasing the mean time to failure، reduce costs and reduce the variance of the shelf life of the system، while taking into account constraints such as volume and weight of the system. To this end، the research effort will be using mathematical and statistical techniques such as multi criteria decision making models، design of experiments، simulations، and computer software associated with them، provide a new approach for solving reliability redundancy allocation problem in series-parallel systems with repairable components
خلاصه ماشینی:
"اما در این نوشتار طراحی برای دستیابی به پایایی مورد نظر از نقطه نظر مدلسازی ریاضی، یک مساله بهینه سازی فرض میشود که تابع هدف آن بیشینه سازی متوسط زمان ماندگاری سیستم و کمینه سازی متغیرهای هزینه و واریانس بوده و دارای محدودیت های حجم و وزن کل می - باشد، ضمن آنکه علاوه بر امکان تعمیر اجزای سیستم ، از توزیع های غیر نمائی برای نشان دادن نرخ خرابی و تعمیر عناصر سیستم استفاده میگردد که امکان استفاده از روش های ریاضی و تحلیلی را محدود کرده و مستلزم بهره گیری از تکنیک شبیه سازی می باشد.
بنابراین با مرور تحقیقات انجام شده درمییابیم که بررسی مسئله تخصیص افزونگی در سیستم های سری- موازی در حالت چند هدفه ، به شکلی که تعمیر مجاز باشد و نرخ خرابی و تعمیر نیز از توزیع غیر نمائی پیروی نمایند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، لذا در این نوشتار تلاش میگردد با در نظر گرفتن مفروضات اشاره شده ، مدلی چند هدفه برای حل مساله تخصیص افزونگی ارائه گردد.
نتیجه گیری تخصیص اجزاء مازاد به سیستم ها، همواره با محدودیت های منابع مالی، وزن و فضای استقرار مواجه خواهد شد که نیازمند برقراری تعادلی مناسب و بهینه میان پارامترهای موجود میباشد؛ لذا در این تحقیق تلاش گردید با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (PROMETHEE &AHP )، طراحی آزمایشات ، شبیه سازی و با بهره گیری از قابلیت های نرم افزاری آنها، رویکردی جدید برای حل مسئله تخصیص افزونگی در سیستم های سری موازی با تعمیرات مجاز پیشنهاد نماییم ."