چکیده:
در سالیان اخیر شاهد کاربست نظریههای مختلفی از سوی صاحبنظران برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و مصادیق رفتاری آن بودهایم. در عین حال، هیچ یک از نظریههای متعارف قادر به تبیین و تحلیل کلیت سیاست خارجی ایران نیست. این امر موجب شده برخی صاحبنظران سیاست خارجی ایران را مجموعه تصمیماتی اقتضائی در نظر گیرند. هدف این مقاله پردازش و تدوین نظریه سیاست خارجی مبتنی بر نظریه هویت اجتماعی و مفهوم تحلیلی «منزلتطلبی» است که تصویری نظاممند از سیاست خارجی ایران ارائه میدهد. بر این مبنا، استدلال میشود که جمهوری اسلامی ایران در بیش از سه دهه گذشته همواره دولتی منزلتطلب (عنصر تداوم در سیاست خارجی) بوده که صرفا استراتژیهای متفاوتی (عنصر تغییر) را دنبال نموده است.
In recent years scholars have applied different theories to analyze I.R.I foreign policy and actions. Meanwhile، none of the conventional theories could explain and analyze all aspects of Iranian foreign policy. So that some of the scholars argue، Iranian foreign policy is a set of contingent decisions. This article tries to provide a foreign policy theory based on social identity and concept of «status seeking»، which provides a systematic picture of Iranian foreign policy. Author argues that I.R.I during the last 3decades has been a status-seeker state (which is the permanent factor in its FP) based on different strategies (Changing factor).
خلاصه ماشینی:
به رغم ايع تلاشهاي در خور ستايش ، واقعيت غيرقابل انکار آن است که هيچ يک از نظريه هاي متعارف در روابط بيعالملل و تحليـل سياست خارجي، قادر به تبييع و تحليل کليت سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نيست ، چرا که دولت هاي قوناقون پس از انگلاب در ايران، هر يک سياسـت خـارجي ويـ هاي را در دستور کار قرار داده اند که يافتع وجه اشتراک در آنها بسيار دشوار است .
هدف ايع مگاله پردازش و تدويع نظريه سياست خارجي مبتني بر نظريه هويت اجتمالي و مفهوم تحليلي منزلت طلبي است ؛ نظريه اي که از قابليت تبييع کليت سياست خارجي ايران بـه لنوان تلاش هايي براي کسب و تثبيت منزلت مطلوب جمهوري اسلامي برخوردار است .
ايـع نظريه تلاش مي کند پاسخ قوي ايع سؤان ها باشد کـه چـرا يـک دولـت ، از جملـه جمهـوري اسلامي ايران در پي منزلت طلبي است ؟ دولـت هـا جهـت تـأميع منزلـت مطلـوب خـود چـه استرات يهايي را دنبان ميکنند؟ للت تغيير و تحون در استرات يهاي منزلت طلبـي دولـت هـا کدام است ؟ منطق حاکم بر سياست خارجي به مثابه منزلت طلبي چيست ؟ در پاسخ به ايع پرسش ها، با بهرهقيري از يافته هاي نظريه هويت اجتمالي استدلان ميشود که انگيزه تأميع لزت نفس ملي، ساجق و محرک منزلت طلبي دولت ها به لنوان موجوديت هاي ١.
از ايع رو، هدف اوليه و مبنايي مـا اراجـه چهـارچوب نظـري لازم براي تحليل سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است ، نه تحليل آن بر اساس نظريـه هويت اجتمالي و مفهوم منزلت طلبي.