چکیده:
چکیده هدف از این پژوهش بررسی ابعاد شهروندی اجتماعی فعال و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان هیجده سال و بالاتر استان یزد است. این پژوهش با روش پیمایش مقطعی انجام شد و دادههای آن با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه برابر 650 نفر برآورد شده و شیوه نمونهگیری، چندمرحلهای بوده؛ بهطوریکه پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از چهار شهرستان یزد، تفت، بافق و بهاباد و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. براساس نتایج حاصل از پیمایش، میانگین نمره شاخص گرایش به شهروندی اجتماعی فعال بر حسب طیف 1 تا 5 قسمتی برابر 45/3 است که از حد وسط طیف، کمی بالاتر است. میانگین نمرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال در بین زنان نسبت به مردان بهطور معناداری بالاتر است و با افزایش سطح تحصیلات، میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال نیز افزایش مییابد. نتایج رگرسیون خطی ساده، تأثیر مثبت عوامل نگرش به نظام سیاسی، برخورداری از حقوق شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی، احساس اثربخشی اجتماعی را جداگانه بر میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال مورد تأیید قرار داد اما چنانچه همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد تحلیل رگرسیون گامبهگام شوند، نتایج نشان میدهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، میزان تحصیلات و جنس در گام نهایی، صلاحیت حضور در مدل را پیدا میکنند. این چهار متغیر در مجموع 23 درصد از تغییرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال را تبیین میکنند. همچنین براساس نتایج بهدستآمده، متغیرهای نگرش به نظام سیاسی و برخورداری از حقوق شهروندی با حضور متغیرهای دیگر موجود در مدل، اثر خالص و معنادار خود را از دست میدهند اما اثرگذاری غیرمستقیم آنها نسبتا بالاست.
خلاصه ماشینی:
نتایج رگرسیون خطی ساده، تأثیر مثبت عوامل نگرش به نظام سیاسی، برخورداری از حقوق شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی، احساس اثربخشی اجتماعی را جداگانه بر میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال مورد تأیید قرار داد اما چنانچه همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد تحلیل رگرسیون گامبه گام شوند، نتایج نشان میدهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، میزان تحصیلات و جنس در گام نهایی، صلاحیت حضور در مدل را پیدا میکنند.
Social Citizenship موضع از سمت حقوق به تکالیف هم در سطح نظر و ایدئولوژی و هم در سطح عمل و سیاست گذاری و با پذیرفتن صفت هایی از قبیل : فعال، خوب، حساس، مسئول، آگاه و مشارکت جو به آرمانی زنده و ملموس در دوران معاصر همراه شده است (رایلی، ١٣٨٨؛ ١٩٩٤ ,Turner and Hamilton؛ ٢٠١٠ ,Dwyer؛ ٢٠٠٩ ,Powell).
شکل گیری و گسترش شهروندی ناقص ، از بالا به پایین و منفعل (توسلی و نجاتی حسینی، ١٣٨٣)، مشارکت اجتماعی اندک شهروندان به خصوص در عرصه های رسمیو عمومی (موسوی، ١٣٩١؛ یزدانپناه، ١٣٨٦)، مشارکت سیاسی حداقلی (به معنای صرفا رأی دادن) و اکتفا به آن (جلائیپور، ١٣٩٢)، بالا بودن سطح بیتفاوتی اجتماعی، فردگرایی خودمدارانه و نداشتن التزام مدنی (محسنیتبریزی و صداقتیفرد، ١٣٩٠؛ غفاری و حبیب پور گتابی، ١٣٩٣)، ناچیز بودن وقتی که ایرانیان صرف فعالیت های داوطلبانه و خیریه میکنند (به طور متوسط دو دقیقه در شبانه روز براساس گزارش مرکز آمار ایران در بهار ٩٤) از جمله شواهدی است که این ادعا را تأیید میکنند.
از نتایج دیگر قابل توجه در این پژوهش ، وجود رابطه مثبت و معنادار بین سطح تحصیلات و میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال است .