چکیده:
گرچه ادبیات تعلیمی کودکان واژهای متأخر به حساب میآید و به طریق اولی نزد پیشینیان نیز جایگاهی نداشته است، اما رد پای کودکان و نوجوانان در مباحث مربوط به ایشان چه در دوران کهن و چه در دوران نو کاملا مشهود است. آرای تربیتی حاکم بر ادبیات امروزین ایران و دیگر کشورها وامدار عقاید بزرگانی در عرصههای عقلی و ادبی میباشد. هدف ما بررسی شکلگیری و نشو و نمای نظام تربیتی از دوران کهن تا کنون، و نیز بررسی برخی مایههای مشترک در ادبیات کودکان ایران و آلمان میباشد.
خلاصه ماشینی:
ظهور این نظام تربیتی تأثیر مستقیمی بر ادبیات ایرانزمین و به تبع آن بر ادبیات کودکان و نوجوانان داشته است، از این روی، بررسی موارد مختلف در ادبیات کودک، بدون بررسی چگونگی شکلگیری و نشو و نمای نظام تربیتی اسلامی چندان مفید فایده نخواهد بود؛ زیرا آنچه که به عنوان میراث ادبی و تربیتی در اختیار ما است و اکنون نیز در زندگی عقلانی و عملی ما و کودکانمان ساری و جاری است، عمدتا ذیل همین نظام آموزشی و تربیتی جای میگیرد.
رهیافت ما در این بخش بر دو جنبه مبتنی است: یکی بیان جنبههای عقلانی و نظری تعلیم و تربیت نزد متفکران عرصه فرهنگ ایرانی و اسلامی و دیگری بررسی نظرات تربیتی در ادبیات و آثار ادیبان و شاعران بزرگ.
سعدی وی یکی از بزرگترین سخنوران فارسی است و دیدگاههای تربیتی وی که بر پایه حکمت عملی و ذوق زندگی قرار دارند در اغلب آثار وی نمایان است، به دیگر سخن، اگرچه در بوستان و گلستان بخشهایی مجزا درباره تعلیم و تربیت وجود دارد، با این حال غالب آثار وی نشان تربیت اسلامی- ایرانی را به همراه دارند.
با توجه به موارد فوق که به نوع انسان بستگی دارد، مواردی را که به اوضاع اجتماعی و فرهنگی این دو کشور وابستهاند برمیشماریم: 1- تعلیم و تربیت کودکان در هر دو اقلیم فرهنگی، امری است نهادمحور و از جمله مهمترین نهادها که در هر دو فرهنگ به نوعی بدان تأکید شده است میتوان به خانواده و مدرسه اشاره کرد.