چکیده:
مجموعۀ حرم حضرتعبدالعظیمحسنی (ع)، در بافت تاریخی شهر باستانی ری، گنجینۀ ارزشمندی از آثار معماری و هنرهای وابسته به آن است که شالودهاش در نیمۀ دوم قرن سوم ق گذاشته شده و تا عصر حاضر توسعه و تکمیل یافتهاست. به روزگار قاجار، با انتخاب تهران به پایتختی، این زیارتگاه نیز مورد توجه ویژۀ پادشاهان و تقریبا عموم سفیران و جهانگردان واقع گشت. صرف نظر از ویژگیهای معماری و سبکشناسانۀ بناهایی که در اطراف این حرم ساختهشدهاند، تزیینات وابسته به معماری این مجموعه را میتوان بهعنوان اسنادی در مطالعات «باستانشناسی اجتماعی» مورد توجه قرار داد. از شاخصترین این تزیینات نقوشبرجستههایی انسانیاند که در طرفین ورودیها و ازارۀ صحن عتیق حجاری گردیدهاند. با عنایت به حرمت استفاده از پیکرههای انسانی در بناهای مذهبی، این پرسش قابلیت طرح مییابد که استفاده از این اشکال در تزیین حرم حضرت عبدالعظیم چگونه توجیه گشته و چه هدفی را تأمین میساخته است؟ فرض بر آن است که هنرمندان عصر قاجار، با الگوبرداری از نقوش برجستۀ شاهان این سلسله بهمنظور معرفی و ماندگارسازی صاحبان حرف و مشاغلی که در آن زمان به امور مرتبط با مجموعۀ حرم اشتغال داشتند نسبت به حجاری چهرههایشان مبادرت ورزیدهاند. اطلاعات مورد استفاده در این نوشتار به روش میدانی مستندسازی و جمعآوری گردیدهاند. در نتیجۀ پژوهش روشن گردید که حجاری شمایل پادشاهان قاجار و استفاده از نقش تاج سلطنتی بر پیشانی بناهای مذهبی و نیز نقش تصاویر پادشاهان پیشدادی ایران در کاشیهای بناهای مذهبی، زمینه را برای حجاری نقوش انسانی در مجموعۀ مورد مطالعه فراهم آورد و این بدعت به سنتی هنری تبدیل گردید.