چکیده:
بررسی جنبههای ساختاری و عناصر شاعرانه در دوبیتیها، بهدلیل جایگاه آن در اتصال شعر رسمی و عامه، میتواند برخی از ویژگیهای متمایز این دو حوزه را تبیین کند. باتوجه به اهمیت نقش قافیه و ردیف در این قالب، در این مقاله به روش تحلیلی- مقایسهای، ضمن بررسی بیش از 3،000 دوبیتی عامه، زوایایی چون شباهتها و تفاوتهای لفظی و معنایی و تسامحهای مرسوم در موسیقی کناری آنها، متناسب با تفاوت اقلیم، تحلیل و با ادب رسمی مقایسه شده است. خلاف جلوههای جغرافیایی، روستایی، فردی و طبیعی، مباحث ایدئولوژیک، فلسفی، اجتماعی و شهری در موسیقی کناری دوبیتیهای عامه نمود ندارد. از جنبههای تمایز کلهفریادهای خراسان، نگاه نسبتا زمینی به معشوق و اشارۀ مستقیم به نام زنان در جایگاه ردیف است. همچنین در شروهها، اصرار بر برخی التزامهای آوایی و همچنین استفاده از تلمیح و جناس (بهویژه جناس مرکب) بسامد بسیاری دارد. از تسامحهای لفظی مرسوم در قافیهگزینی، شگردهایی همچون استفاده از ردیف به جای قافیه، رعایتنکردن حرف قبل از روی، تکیه بر حرف یکسان قبل از روی، استفاده از ضمایر، شناسهها به جای قافیه و حذف صامت میانی، ویژۀ شعر عامه است و در دوبیتیهای رسمی کمتر از آنها استفاده شده است.
Quatrain is one of sub forms of formal literature and perhaps is the most important ancient form of folk poetry and local literature. Local poets and Fars land people have long been familiar with this form and a considerable number of traditional quatrains among the public speakers of Persian language and literature has been written by historical Fars poets. In this paper، while the frequency، practices and techniques of using rhyme and row in more than 1100 traditional quatrains among Fars people have been examined by an analytical- descriptive method، differences and similarities of using rhyme and row in these poems have been derived and analyzed compared to formal literature.
The result of this study is that Fars local quatrains rows' structure are not very complicated; the point where being personal and memory-based concept is compatible with knowledge، compose environment and poems' concepts narrative. Also poets and poems' narrators (in composing or reading quatrains) have used distinct eight main tricks with formal rhyme rules to simplify their poems' rhymes.
خلاصه ماشینی:
"به ندرت در برخی دوبیتیهای منسوب به باباطاهر، شـروه سـرایان جنـوب و برخـی شاعران گمنام خراسان ، ردیف هایی دیده میشود که از چند جـزء اسـمی یـا ردیـف بـا طولی بیش از حد مرسوم ادب عامه ساخته شده است ؛ همچون دوبیتی مرسـوم زیـر در کرمان که ردیفی تقریبا به طول یک مصراع در آن به کار رفته است و بعید نیست نقـش تحریف راویان در رسیدن به وضع فعلی آن مؤثر بوده باشد: بلند بالا که تیر کـــاریم زد به زیر چادر گــل ناریم زد در دوبیتیهای باباطاهر، فایز و شـاعران معاصـر، از فعـل هـایی خـاص تـر همچـون آفریدن ، زدن ، سوختن ، تراویدن و پژمردن ، استفاده شـده اسـت کـه تمـایز نسـبی شـعر رسمی با عامه را در نوع ردیف های فعلی تأیید میکند: گل عشقی ز دست باد پژمرد دلی از آتش بیـــــداد پژمرد (عرفان ، ١٣٧١: ١٧١) ٣-٣-٣.
توجه به تلفظ نزدیک در انتخاب قافیه ، فقط مربوط به حرف روی نیست و گاهی در حروف ساکن قبل از آن دیده میشود، برای مثال در دوبیتیهای عامۀ فارس و حتی تاجیکی (نک : احمدپناهی سمنانی، ١٣٨٣: ٦٠٨)، «خ » و «ق » به دلیل نزدیکی آوایی با هم قافیه میشوند: صامت های هم مخرج ، حرف «غ » و «ق » بیشترین میزان قافیه شدن را دارد (نـک : همـایونی، ١٣٧٩: ١٧٥، ٢٣٧، ٢٤٣): به قربون قـــد و بالای طاقت مرا کی میبری بر سیل باغت (همان ، ١٦٨) این نوع قافیه گزینی، به صورت موردی در دوبیتیهای شاعران گمنام دیگر اقلیم ها به خصوص خراسان ، دیده میشود (نک : احمدپناهی سمنانی، ١٣٦٤: ٦٩؛ میهن دوست ، ١٣٥٥: ١٧؛ لریمر، ١٣٥٣: ٨٢)."