خلاصه ماشینی:
"'' درست است که متن عربی قرآن دارای اسلوبی یکدست و منسجم نیست ـ سبکی که آن را سبک پیامبرانه نامیدهاند، یعنی سبکی که در آن فرد موعظهگر با توجه به اضطرار در بیان پیام خود در قالب زبانی نامتناسب دچار واژگانی گسسته و ناموزون و در عین حال بسیار پرشور و اثربخش و شفاف میشود ـ اما این امر با اتخاذ روش آگاهانه تقطیع و گسستهسازی جملات روان و یکنواخت، خوشبافت و خوشطنین کاملا فرق دارد، چرا که چنین روشی این گونه عبارات و جملات اثرگذار را به نثری گسسته و ناسخته تبدیل کرده که اغلب پر از حروف بزرگ انگلیسی است که به صورتی کاملا بیهوده در آغاز هر سطر به کار گرفته شدهاند.
دلیل این امر آن است که مخاطبان اولیه قرآن یقینا با توجه به حضور خود در متن وقایع، مرجع تمام ضمایر متن را میشناختهاند، در صورتی که بدون وجود نوعی شناخت مقدماتی از وضعیت تاریخی مورد نظر، درک آیات و عبارات قرآنی برای خواننده امروزی در اغلب موارد به هیچ وجه امکانپذیر نخواهد بود، و یقینا ارائه این گونه اطلاعات در یادداشتهای تفسیری نیز کاری دشوار است.
یوسف علی در مقدمه هر یک از سورهها توضیحاتی توجیهی را گنجانده است، اما متأسفانه این توضیحات بسیار کمتر از حد انتظارند، چرا که در این مورد نیز توجه وی بیشتر معطوف به ارائه پند و اندرز و ارشاد خواننده بوده و در بیشتر موارد به زمینه اجتماعی - تاریخی مطالب قرآن کمتر توجه کرده، ولی در عوض کوشیده است تا در هر سوره مطالب و مضامینی بیاید که از طریق آنها بتوان ارزشهایی را برای به کارگیری در زندگی مؤمنان امروزی عرضه کرد."