چکیده:
راهبرد اعلام شده امریکا علیه داعش ، راهبردی متناقض و ناقص بوده اسـت که در اعلام آن ، خطـوط سیاسـی و حزبـی داخـل امریکـا بـه خـوبی قابـل تشخیص بوده و عمدتا با توجه به نزدیـک بـودن انتخابـات کنگـره در سـال ٢٠١٤، تدوین شده بود. تعمـق در ایـن مـورد و دلایـل و نـواقص آن ، درک مناسبی از شیوه و ساختار تصـمیم گیـری در داخـل امریکـا دربـاره مسـائل خاورمیانه را به دست میدهد که برای ایران هم بسیار مهـم اسـت . هرچنـد در این راهبرد، نامی از ایران برده نشده بـود، ولـی ایـران بـه صـورت بـالقوه به عنوان بخشی از راه حل درازمدت این راهبرد نگریسته میشـد. بـه همـین خاطر صدور قطعنامه ٢٢٥٤ شورای امنیـت دربـاره سـوریه کـه ملاحظـات ایران در آن لحاظ شده است ، دور از انتظار نبوده است . موضوعات مهمی که این وضعیت را تبیین میکنند عبارتند از ساختار خاص سیاست سازی داخل امریکا که از برایند تمایلات دولت اوبامـا و فشـارهای داخلـی بـر وی شـکل میگیرد، نواقص و تناقضات این راهبرد و دیدگاه های مختلف داخـل امریکـا دربـاره چشـم انـداز همکـاری بـا ایـران برضـد داعـش و موانـع آن . در ایـن چهارچوب ، بهره گیری نظریه سیاست بوروکراتیک گراهام آلیسون به همـراه مدل خردتری تحت عنوان تمهید تعهـد، توضـیح مناسـبی در مـورد نحـوه اعلام این ائتلاف علیه داعش ارائه میدهد. در مجمـوع ائـتلاف اعـلام شـده علیه داعش یک استراتژی غیرجدی و نمایشی اسـت ، مشـکلات فراوانـی بـا توجه به خودداری امریکا از اعزام نیروی رزمی زمینی به سوریه دارد و بدون همکاری با ایران راه به جایی نخواهد برد.
خلاصه ماشینی:
"تا قبل از این تاریخ اوباما مشورت پـذیری بیشـتری داشـت و به عنوان مثال «در جنگ لیبی، سه زن یعنـی هـیلاری کلینتـون (وزیـر امورخارجـه )، سوزان رایس (سفیر امریکا در سازمان ملل ) و سامانتا پاور (مشاور اوبامـا) بیشـترین نقش را در جلب نظر اوباما برای مداخلـه نظـامی امریکـا در لیبـی را ایفـا نمودنـد» (٢٠١١ ,Avlon)؛ در حالی که بعد از این جنگ ، چنانچه لئون پانتـا، وزیـر وقـت دفـاع امریکا در جلسه استماع سنا فاش نمود: «علیرغم پشتیانی کامل وزارت امورخارجـه و سازمان سیا از طرح مشترک وی و رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا بـرای مسـلح کردن گروه های مخالف در سوریه در سال ٢٠١٢، اوباما شخصا این تصـمیم را وتـو کرده است و پس از آن هم با حساسیت زیاد از وقوع این امر و هرگونه اقـدامی کـه خطر مداخله نظامی در سوریه را داشته باشد، احتـراز کـرده اسـت » (٢٠١٣ ,Gordon).
ب ) لابیها و مواضع رژیم اسرائیل : اسرائیل به همـراه لابـیهـا، رسـانه هـا و اندیشکده های همسو با این رژیم در داخل امریکا، گرایش دوگانه ای در قبال مداخله نظامی امریکا در خاورمیانه داشته است ؛ از یـک سـو در سـه سـال گذشـته بیشـترین / تلاش را برای ترغیب یا وادار نمودن دولت امریکا برای مداخله نظامی در سـوریه و ورود به جنگی جدید در خاورمیانه به عمل آورده اسـت و از سـوی دیگـر، نگـران کاهش فشارها به ایران از طریـق تغییـر اولویـت هـای امریکـا در فشـار بـه ایـران و همینطور تقویت دولت های عراق و سوریه در اثر راهبرد جدید امریکا علیـه داعـش بوده است ."