چکیده:
در دو دهه اخیر، تبیین استراتژی فناوری به عنوان یکی از حیاتیترین نیازهای بنگاه های مختلف مورد توجه ویژه قرار گرفته است و بسیاری از صاحب نظران این حوزه ، به لحاظ تاثیرگذاری عمیق آن بر سایر استراتژیهای عملیاتی بنگاه آن را در سطحی بالاتر از سایر استراتژیهای عملیاتی طبقه بندی کرده اند. هدف از تدوین استراتژی فناوری در یک سازمان ، روش کسب موقعیت برتر رقابتی و چگونگی تحقق اهداف فناورانه و بلندمدت آن است . در این پژوهش برای تدوین استراتژی فناوری در صنایع فولاد بعد از بررسیهای انجام شده مدلی بر پایه نقشه استراتژی و شناسایی فرایندهای کلیدی ارائه شد. نخست فرایندهای کلیدی براساس اهداف استراتژیک شرکت شناسایی شدند. بعد به شناسایی فناوریهای فرایندهای کلیدی با رویکرد فرایندی از طریق مصاحبه با مدیران ارشد و مطالعه منابع الکترونیکی پرداخته شد. در مرحله آخر برای ارزیابی فناوریهای شناسایی شده از ماتریس امکان پذیری / جذابیت فناوری استفاده شد. با قراردادن فناوریها در ماتریس ، ٧ فناوری در ناحیه ی امکان پذیری و جذابیت بالا، ١ فناوری در ناحیه ی امکان پذیری و جذابیت کم ، ٤ فناوری در ناحیه امکان پذیری و جذابیت متوسط و ٢ فناوری در ناحیه امکان پذیری بالا و جذابیت متوسط قرار گرفتند که برای هر ناحیه استراتژی مناسب پیشنهاد شد.
خلاصه ماشینی:
"فورد و سارن ١- ممیزی فناوری (تحلیل محیط ٢- شناسایی فناوریهایی که ٣- تقسیم فناوریها به بارز، اصلی و بیرونی ٥- اطمینان از کسب بالاترین (1996) فناورانه بنگاه و ارزیابی درون بنگاه ( موفقیت سازمان به آنها بستگی دارد ٤- ارزیابی فناوریهای موجود در سازمان با رقبا - برگشت سرمایه ١- شناسایی عوامل کلیدی موفقیت ٥- تدوین اتاتژیفنا ی چپلت و تاوستیگ ٢- تهیه فهرستی از فرایندهای سازمان ٤- شناسایی فناوریهای ٥- ارزیابی فناوری سر ور با استفاده از ماتریس اثر رقابت - (1998) ٣- ارزیابی اثر فرایندها بر عوامل کلیدی موفقیت فرایندهای کلیدی ی/ درجه تسلط فناوری کیه زا(٢٠٠١) از آن جایی که این مدل دارای رویکرد تکوینی میباشد، مراحلی برای تدوین استراتژی فناوری ارائه نکرده است .
تدوین استراتژی فناوری با مطالعه بر اهداف استراتژیک ، شناسایی فرایندهای سازمانی، تعیین فرایندهای فناورانه در یکی از صنایع سازنده این شناورها در کشور صورت گرفته است و از طریق تحلیل نتایج حاصل شده ، اولویت های سرمایه گذاری برای تولید اقتصادی و ایجاد رقابت در بازار داخلی به دست آمده ، سطح توانمندی صنعت در مقایسه با سطح توانمندی رقبای جهانی تعیین شده و پیشنهاداتی را برای حفظ یا دستیابی سطح توانمندی مورد نیاز ارائه شده است .
اولین مرحله برای شناسایی فرایندهای کلیدی، تدوین استراتژیهای سازمان میباشد البته روش تدوین استراتژی در اینجا حساس به نظر نمیرسد اما به شرکت هایی که تاکنون استراتژیهای خود را تدوین نکرده اند پیشنهاد میشود که از مدل BSC-SWOT استفاده نمایند، زیرا در این روش استراتژیهای شرکت براساس منظرهای مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد به صورت موزون در قالب نقشه استراتژی طبقه بندی شده و سازمان را قادر میسازد تا در همه ابعاد کنترل های لازم را اعمال نموده و به اهداف تعیین شده دست یابد."