خلاصه ماشینی:
"در معرفی دوره سه جلدی حاضر،آنچه مورد توجه است،گفتار دوم(مبارزه نوین مسلحانه)،فصل دوم(ایدئولوژی سازمان) و فصل چهارم(در مسیر ترسیم خطمشی)از جلد اول این مجموعه سه جلدی است که میتواند شمایی از ریشهایترین مباحثشناختی/استراتژیک پژوهشگران را نسبت به سازمان مذکور و نمایش بگذارد.
اما آنچه زیربنای حرکتهای بعدی سازمان در زمینه تدوین ایدئولوژی و استراتژی محسوب میشود،از نظر همین پژوهشگران جزوه«مبارزه چیست؟»و به خصوص مبحث«چه باید کرد»آن بود که«تعیینکنندهترین اثر سیاسی-استراتژیک در سالهای نخست تکوین سازمان به شمار میرود»(ص 298).
پژوهشگران کتب حاضر براساس این تحلیل معتقدند برنامههای آموزشی سازمان از جمله آموزشهای نظری شامل آموزش ایدئولوژیک،آموزش سیاسی-اجتماعی، آموزشهای اقتصادی،آموزش سیاسی-اجتماعی، همگی چارچوبههای خود را انتخاب منابع مطالعاتی گرفته تا استراتژی و تاکتیکهای از جزوه«مبارزه چیست؟» اخذ کردهاند،زیرا همانگونه که از نام آن پیداست اصل بر «مبارزه»است آن هم از نوع علمی که«عبارت است از علم رهایی ملتها از چنگال امپریالیسم...
در مجموع آنچه سازمان در مباحث ایدئولوژیک و استراتژیک نظریههای چپ و جنبشها و نهضتهای برخاسته از آنها اخذ کرده بود در تدوین اصول تشکیلات که در نهایت نوع ارزشها و روابط آن را مشخص میکرد،موثر واقع شد از منظر پژوهشگران کتب حاضر،اصول و مورد قبول سازمان در امر تشکیلات سه اصل زیر بود که در واقع جمعبندی مائوئیستی از مبانی استالینی تئوری تشکیلاتی بود: الف.
ب. اصل انتقادوانتقاد از خود:برطبق این اصل،هریک از افراد سازمان حق دارد و حتی موظف است که در صورت مشاهده خلاف و انحراف در هر فرد و ارگان و تشکیلات آن را مورد انتقاد قرار دهد."