خلاصه ماشینی:
"3-نهضتهای اسلامی بیدار گرایانه که بعد از صفویان تا به امروز به وجود آمده است قسمت مهم آن با فلسفه تجدد در ایران و دو شاخه شدن در بعد ملی و بعد غربی در ارتباط است،چرا که این نهضتها با نوعی احساس «هویت ملی دینی»(در این نگرش ملت و دین غیر قابل تفکیک هستند)و با رویکردی نظری که حافظه تاریخی خاصی را تداعی میکند همراه بوده و در حقیقت به ظرافت و صرافت در پی تعادل بخشیدن به وضعیت جامعه ایران برآمده و«نسبت»ایران را که با ورود غرب و فرهنگ آن بر هم خورده است،دوباره بازیابی و بازسازی مینموده است.
اما شخصیت جذاب و تاریخی و ناآرام این حلقه که خود منادی این تفکر و افق فکری بوده ولی گامهایی به جلو نهاده در اول خط نهضتهای اسلامی(و نه اعماق اندیشه نهضتهای اسلامی)قرار میگیرد،مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی است که میتواند حلقه دوم و افق فکری این جریان فرهنگی را به حلقه سوم یعنی نهضتهای اسلامی و اندیشههای فراگیر اصلاحی پیوند زند 9-مسأله مدرنیته در ایران«شأن ابزاری»، «شأن سیاسی و اجتماعی»،و«شأن فکری و فلسفی»میتواند مبنای تفکیک و سطحبندی مسأله تلقی گردد و رابطه این سه سطح و سه مرتبه و درجه با«تجدد ملی»در حقیقت بر «هویت ملی»و«توسعه»و نگاه به غرب مؤسسات و نهادهای جدید و تأثیر گذار بوده و تقریبا تمامی یا بخش اعظم جامعه ایرانی را دچار تحول و در مواقعی ناآرامی کرده است.
به نظر این تحقیق تاریخ استعمار در ایران، از خود بیگانگی،آشفتگیهای فکری و سیاسی و بخشی از انحطاط تاریخی جامعه ایران به غلبه سطوح و درجات بالاتر مدرنیته نسبت به تجدد بازمیگردد و نهضتهای اصلاحی اسلامی هر یک با وقوف به این صورت مسأله با تقویت هر یک از ریشهها و مبانی و اصول تجدد و هویت ملی در حقیقت به آسیب شناسی در این مورد به بحث پرداختهاند."