خلاصه ماشینی:
"بلا در منطق الطیر پیر گفتا من بدیدم کابینا مبتلا بودند دایم در بلا هر کجا رنج و بلایی بیش بود انبیا را آن همه در پیش بود انبیا را چون بلا آمد نصیب کی رسد راحت بدین پیر غریب 51-3649 چون فرود آیی به وادی طلب پیشت آید هر زمانی صد تعب صد بلا در هر نفس اینجا بود طوطی گردون مگس اینجا بود 5-3234 گربه سر راه عشقی مبتلا بر فکن بر گستوانی از بلا بلا در مصیبت نامه چون بلای قرب دید آدم ز دور سوی ظلمت آشیان آمد ز نور دید دنیا کشتزار خویشتن لاجرم کرد اختیار خویشتن(8) 246 بلا در اسرارنامه برو ای دل چو دیگی چند جوشی نهنبن ساز خود را از خموشی درین دیگ بلا پختی به صد درد که هستم چون نمک در دیگ در خورد(9) 2422 بلا در الهی نامه خطاب آمد که گر خواهان مایید همه خواهان انواع بلایید همی چندان که مور و جانور هست دگر ریگ بیابان سر به سر هست *عطار نیشابوری در مثنویهای خویش،حضرت داود را«دوست خاص خدا» معرفی میکند و در «مصیبت نامه»سالک جان بر لب آمده را نزد او میبرد تا از راز و رمز وصال آگاهی یابد."