خلاصه ماشینی:
"در فصل چهارم انگلستان و شوروی اجازه یافته بودند نیروهای مورد نیاز خود را در خاک ایران نگاه دارند؛و هر چند در این بند شده بود محل نگهداری این نیروها با موافقت دولت ایران باشد و قوای اشغالگر مزاحمتی برای ادارت،قوای تأمینه،حیات اقتصادی،اجرای قوانین و مقررات و رفت و آمد عادی مردم ایران ایجاد ننمایند؛اما در عمل اشغالگران به هیچ یک از تعهداتشان وفا نکردند.
اساس سیاست دولت انگلستان بر تأمین و تدارک نیازهای جنگی متفقین با بهرهبرداری حداکثری از منابع و امکانات دیگر ملتها از جمله ایران بود و در این راستا نسبت به تعهدات خود در پیمان اتحاد سهگانه و تبعات جنگ و اشغالگری بر زندگی اقتصادی مردم ایران بیاعتنا بود؛ سفیر انگلستان در تهران،به صراحت از چنین سیاستی دفاع میکند.
»37هنگامی که اصرار انگلیس بر این سیاست با اعتراض ایالات متحده رو به رو گردید،انگلیسیها پاسخ دادند که برای منافع ملل متفق و به منظور نتیجه دادن کوششهای متفقین در جنگ لازم بود فشار زیادی به ایران حمل میگردد سبب کاهش ظرفیت راهآهن ایران برای رساندن ملزومات جنگی به شوروی میشود و چنین کاهشی برای روسها قابل توجیه نیست.
اگرچه امریکا به تقاضای انگلستان و برای کمک به متفقین پا به ایران نهاد،اما حضورش در ایران و منطقه خاورمیانه محدود و محصور به سیاست دفاع مشترک متفقین و تأمین منافع دولتهای متفق در جنگ نماند و به تدوین و طراحی سیاست ایالات متحده در کشور و منطقهای انجامید که از موقعیت حساس استراتژیک و منابع عظیم نفت و گاز برخوردار بود."