خلاصه ماشینی:
"از جمله در حدیقه سنایی آمده است: دید یک شب به خواب عبد الله پدر خویش را،عمر،ناگاه گفت یا میر عادل خوش خوی حال خود با من این زمان بر گوی گفت از آن روز،باز تا امروز در حسابم کنون شدم پیروز گوسفندی ضعیف در بغداد رفت بر پول(پل)و ناگهان بفتاد گشت رنجور و پای وی بشکست صاحب وی به دامنم زد دست گفت انصاف من بده به تمام که تو بودی امیر بر اسلام تا به امروز من دوازده سال بودهام مانده در جواب سؤال(16) نمونه دیگر حکایتی است که سعدی در باب دوم بوستان آورده است: که شبلی زحانوت گندم فروش به ده برد انبان گندم به دوش نگه کرد موری در آن غله دید که سرگشته هر گوشهای میدوید ز رحمت بر او شب نیارست خفت به مأوای خود بازش آورد و گفت مروت نباشد که این مور ریش پراکنده گردانم از جای خویش(17) لازم به ذکر است که قبل از سعدی همین حکایت را عطار از بایزید بسطامی نقل کرده است که وقتی از مکه باز آمد در همدان مقداری تخم معصفر(نوعی زعفران بیابانی) خرید.
حال به طور اجمالی به معرفی چند نمونه میپردازیم: منطق الطیر شیخ فرید الدین عطار نیشابوری؛(مقامات طیور): این منظومهء بلند عرفانی یکی از آثار گرانبهای ادب فارسی است که در شرح سفر مرغان است به سوی کوه قاف و جست و جوی سیمرغ.
سپس در طی داستان هر کدام از مرغان که سمبل و نشانهای از انسانهای یک جامعهاند،از هدهد سؤالهایی میکنند و او چون راهبری صادق هر یک را جواب میدهد و از راه غلط بازشان میدارد و در جواب مرغی که میگوید:نسبت ما با سیمرغ *رسول خدا(ص)مهربانی با چهارپایان و رعایت حال و نظافت جای آنها را تا بدان پایه مهم میشمارد که میفرماید:«خوابگاه گوسفندان را و آنچه از بینی آنها بیرون میآید را پاک کنید و در طویله آنها نماز بگذارید که گوسفند از حیوانات بهشت است."