خلاصه ماشینی:
"درهرحال اگر بر این باور باشیم که ستونهای تمدن هر جامعه بر نظام و ساختار آموزشو پرورش آن استوار است،بدون تردید سلامت، جامعیت و کارآمدی نظام آموزشوپرورش آن جامعه نیز در گرو وسعت،گستردگی،تنوع و کیفیت برنامههای جامع آموزش استثنایی و درصد کودکان و دانشآموزانی است که بهعنوان استثنایی22یا دارای نیاز ویژه23مورد تشخیص و شناسایی واقع شده و خدمات آموزشی مؤثری در مدارس عادی یا کلاسهای خاص به ایشان ارائه میگردد.
در اینجاست که زمان قابل ملاحظهای از فرصتهای آموزشی معلم به ناچار صرف اصلاح عادات ارتباطی نادرست و آموزشهای ناصحیح قبلی کودک میگردد و حاصل آن عقبافتادگی آموزشی کودک از روند طبیعی برنامههای آموزشی خواهد بود،که علت عمدۀ آن عدم توجه به وظایف و مسئولیتهای این قبیل خانوادههای استثنایی و ندادن آموزش لازم دربارۀ تعلیم و تربیت کودکان (به تصویر صفحه مراجعه شود) استثنایی به آنهاست،لذا نه تنها شروع برنامۀ آموزشوپرورش استثنایی از بدو تولد کودک استثنایی امری است حیاتی،بلکه ادامۀ برنامۀ آموزشوپرورش در جهت راهنمایی،مشاوره و هدایت مستمر بزرگسالان استثنایی در زمینههای خانوادگی،رفاهی،شغلی و اجتماعی و نحوۀ ادامۀ تحصیلات عالیۀ برخی از دانشآموزان استثنایی نظیر دانشآموزان ناشنوا،نابینا و به خصوص تیزهوش که از سرمایههای ارزندۀ جامعهاند،کاملا ضروری است.
با توجه به اهمیت و ضرورت گسترش رشتۀ روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی و نیاز روز افزون جامعه و مدارس و مراکز آموزشی، مشاورهای،توانبخشی و تحقیقاتی به فارغ التحصیلان این رشته،به ویژه در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا،کمیتۀ برنامهریزی کودکان استثنایی با بررسی و مطالعۀ جامع و در نظر گرفتن یافتهها و تازههای این رشته در کشورهای پیشرفته و نیازهای خاص جامعۀ اسلامی ایران،در سال 1378 برنامۀ دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی را تهیه و تدوین کرد و این برنامه پس از تصویب مراجع ذی ربط برای اجرا به دانشگاههای واجد شرایط کشور ابلاغ گردید."