چکیده:
هدف: دستورات كلامي مربوط به نحوه هدايت توجه به حركت يا پيامدهاي آن بر اجرا و يادگيري مهارتهاي حركتي اثرگذار است. اين اثرگذاري با افزايش دشواري تكليف الگويي متفاوت مي يابد. هدف بررسي حاضر آن است كه اثرات نوع سطح اتكا را بر ميزان تاثيرگذاري موضع توجه بيازمايد.
روش بررسى: 28 نفر سالمند 65 سال و بالاتر كه در يك سال گذشته حداقل سابقه يكبار افتادن را داشته و ملاك هاي ورود به پژوهش را دارا بودند، از فرهنگسراي سالمند بطور نمونه گيري در دسترس انتخاب شده و به محل آزمايش واقع در بخش كاردرماني هلال احمر جمهوري اسلامي ايران انتقال داده شدند.
در اين پژوهش كه بصورت طرح دو عاملي درون گروهي با اندازهگيريهاي تكرارشونده انجام گرفت، پس از اخذ رضايت نامه كتبي، هر شركتكننده به ترتيب در 6 وضعيت آزمون يعني ابتدا در سطح اتكاي ثابت و سپس سطح اتكاي متحرك و نيز در ابتدا حالت پايهاي (بدون موضع توجه)، سپس موضع دروني توجه و در آخر موضع بيروني توجه قرار گرفته و نمره تعادل آنها كه توسط دستگاه تعادلسنج نوروكام حاصل ميشد، ثبت گرديد.
يافته ها: افزايش دشواري تكليف يعني تغيير سطح اتكاء از ثابت به متحرك بطور كلي سطح عملكرد را پايين آورد. اما بيشترين ميزان افت عملكرد در حالت موضع دروني توجه / سطح اتكاي متحرك و كمترين ميزان افت دوطرفه مشخصشد ANOVA عملكرد در حالت موضع توجه بيروني / سطح اتكاي متحرك ديده شد. با آزمون (P< كه نوع سطح اتكا و نوع موضع توجه اثر متقابل معناداري باهمديگر دارند. ( 0،001
نتيجه گيرى: بخشي از اين يافتهها، نتايج مطالعات پيشين را تاييد مي نمود. نتيجه جالب توجه آن بود كه ارائه نكردن دستور كلامي نسبت به ارائه دستور كلامي موضع توجه درونى بهتر است.ميزان اثر ارائه دستور كلامي موضع توجه بيروني در شرايط دشواري تكليف، بارزتر بوده و اثرات مثبت بيشتري نسبت به حالتهاي ديگر موضع توجه،بر روى كيفيت حفظ تعادل مى گذارد.