چکیده:
زندگي همراه با آرامش و صلح از ابتدائي ترين خواسته هاي بشر است كه همواره با جنگ، منازعات داخلي، منطقه اي و جهاني، جرم هاي سازمان يافته، تروريسم و ... مورد تهديد قرار مي گيرد.
زمينه هاي شكل گيري تروريسم عموماً بيانگر محيط هاي نامساعد، نابرابري هاي اجتماعي ـ طبقاتي، فقر و شرايط ناقض حقوق بشر مي باشد؛ از اين روست كه تروريسم در هزاره سوم، چالش جديدي براي جهان محسوب گرديده و جوامع بشري را مورد هدف خود قرار داده است. مجموعه فعاليت تروريست ها نه تنها به احقاق حقوق و يا خواسته هاي سياسي آنان منجر نخواهد شد؛ بلكه ضمن متزلزل نمودن محورهاي صلح جهاني، حقوق بشر را نيز به چالش خواهد كشاند.
اين تحقيق در نظر دارد با بررسي رابطه مذهب و تروريسم، تاثير به كارگيري اقدامات خرابكارانه و تروريستي را بر حقوق بشر بررسي و زمينه هاي استقرار جغرافياي صلح را در محيط هاي منازعه ارزيابي نمايد.
به نظر مي رسد محيط هاي رشد و توسعه تروريسم با توجه به مسائل داخلي و يا مداخلات خارجي، عموماً فضاهايي عقب افتاده به لحاظ سياسي، اقتصادي و فرهنگي مي باشد و افراط گرايان مذهبي به خشونت هاي فرقه اي روي آورده و زمينه هاي بروز تروريسم مذهبي را فراهم مي آورند؛ بنابراين حقوق بشر همواره با خطر نقص و آسيب روبرو خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
هر چند قیام ها و انقلاب هایی که علیه استعمار صورت گرفت ، تروریسم نامیده نشد اما در عصر حاضر که بهره برداری از ثروت ملل با ابزارهای پیشرفته تکنولوژیک و استعارات سیاسی و دیپلماتیک به وقوع می پیوندد، برخی از گروه های معترض نیز از ابزارهای مختلف و متفاوت تری استفاده می کنند که یکی از آنها ترور می باشد.
از یک سو گروه های تروریست که انگیزه های مذهبی دارند با استناد به آموزه های تفسیری و یا غلط دین ترغیب به گسترش تروریسم و دامنه فعالیت خود برای توسعه اعتقادی می کنند و از جانب دیگر بسیاری از پیروان ادیان توحیدی ، نفس دین و مذهب را صلح طلب و مدافع حقوق بشر دانسته و توسعه آموزه های انسان دوستانه دین را لازمه استقرار صلح می دانند.
از مهم ترین چالش هایی که پس از ١١ سپتامبر می توان در حوزه تلفیقی دین و صلح عنوان نمود، توسعه بنیادگرایی افراطی اسلامی و به کارگیری آن با ابزارهای خشونت طلبانه چون تروریسم می باشد که تهدید کننده حقوق بشر و صلح در جهان است .
تروریسم مذهبی در جهان مدرن این مسئله که آیا دین و مذهب منشأ خشونت های قومی و فرقه ای و منبع تروریسم می باشد، خود پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد.
دین ابزاری واقعی برای اداره و به کارگیری ساکنان یک محدوده جغرافیایی یا قومی برای رسیدن به اهداف سیاسی است که به وسیله سیاستمداران برنامه ریزی شده و می تواند به وسیله دولت ها یا گروه های تروریستی همچون بنیادگرایان مذهبی به رهبری اسامه بن لادن صورت گرفته باشد (شوتار، ١٣٨٦: ٢٤٩-٢٥٠).