چکیده:
ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺨﺸﯽ از ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺖ. ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﮐﻪ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺗﺮﯾﻦ ﺑﺨﺶ ﻫﺮ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻓﮑﺮی ﺗﺼﻮر ﻣﯽ ﺷﻮد، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ روﻧﺪ ﻢ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﻣﺤﺘﺎج ﺗﻠﻔﯿﻖ و ﻣﻬﺎر ﯾﮏ ﺳﺮی ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ و ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ اﺳﺖ (ﮔﻠﺪاﺷﺘﺎﯾﻦ و ﻟﻮاﯾﻦ، 1987)، ﮔﺎﻧﯿﻪ (1985) ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻋﻠﻢ اﻟﻬﺪاﯾﯽ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ را ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻋﺎﻟﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻣﯽ داﻧﺪ وآن را اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ کند: فرآیندی است که به کمک آن یادگیرنده ترکیبی از آموخته شده ی قبلی خود را کشف می نماید و می تواند آن ها را به گونه ای به کار گیرد که او را به حل مساله ی جدید نایل سازد. به علاوه معتقد بود که حل مساله فرآیند ی است که موﺟﺐ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺟﺪﯾﺪ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﺮاﺣﻞ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ از دو دﯾﺪﮔﺎه ﺟﻮرج ﭘﻮﻟﯿﺎ و راﺑﺮت اﺳﺘﻨﺒﺮگ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﻪ دو ﻧﻮع ﺧﻮش ﺗﻌﺮﯾﻒ و ﺑﺪ ﺗﻌﺮﯾﻒ و ﺗﻔﺎوﺗﻬﺎی اﯾﻦ دو ﻧﻮع ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻣﺴﺎﺋﻞ اﯾﺰوﻣﻮرﻓﯿﮏ، آﻣﺎده، ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻧﯽ و ﺧﻠﻖ ﺷﺪﻧﯽ ﺑﯿﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﮐﻪ در ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬارﻧﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از داﻧﺶ، راﻫﺒﺮدﻫﺎ، ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﺗﻔﺎوت ﻫﺎی ﻓﺮدی و زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺪام از اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺗﺎﺛﯿﺮ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺎ ﻫﺪف اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻌﻠﻤﺎن از روﺷﻬﺎ ی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آﻣﻮزش ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ آﻣﻮزش رﯾﺎﺿﯽ ﻃﺮح رﯾﺰی ﺷﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ وﯾﮋﮔﯿﻬﺎی ﻓﺮدی داﻧﺶ آﻣﻮزان و ﺗﻮﺟﻪ به راه ﻫﺎی اﺻﻮﻟﯽ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ در اﻣﺮ آﻣﻮزش ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق با هدف استفاده معلمان از روشها ی حل مساله برای بهبود کیفیت آموزش مخصوصا آموزش ریاضی طرح ریزی شده است تا معلمان با شناخت ویژگیهای فردی دانش آموزان و توجه به راه های اصولی حل مساله هر چه بیشتر در امر آموزش موفق باشند.
بازنگری:بازنگری مراحل قبل اگرچه دانش آموزان مدرسه ای به سوی اجرای مهارت های پایه گرایش دارند، اما بیشترین مشکل دانش آموزان در یادگیری این است که چگونه مسائل را به صورت ذهنی بازنمایی یا تجسم کنند ویا طرح های را برای حل مساله تشخیص دهند و یا فرآیند حل مساله را بازنگری کنند.
1 The psychology problem – solving 2 z-demands 3 concept image مراحل حل مساله ممکن است در اشخاص متفاوت باشد ولی کلا ما به دنبال این هستیم که به دانش آموز مهارت های ذهنی و عملکردی را بیاموزیم، تا بتواند داشته های قبلی را به کار گیرد.
آدم های نوآور شرایط تحمیل شده ی کار را راحت نمی پذیرند و این در ریاضی خیلی خوب است،زیرا راه حل ها را مورد بحث قرار می دهند، ولی این افراد ممکن است در محیط کار خود دچار مشکل شوند این افراد یک مساله را از دیدگاههای مختلف نگاه می کنند، مسائل خلاقانه بیشتر با تفکر واگرا در ارتباط است.