چکیده:
طی چند دهه اخیر مطالعه اثر متغیرهای غیراقتصادی بر حوزه اقتصاد در دستور کار پژوهشگران قرار گرفته است. از جمله این موارد بررسی اثر انتخابات (به عنوان یک پدیده سیاسی) بر متغیرهای اقتصادی است که در ادبیات اقتصادی از آن به چرخههای سیاسی تعبیر شده است. از اینرو در این پژوهش با استفاده از روش دادههای تابلویی و دادههای 29 کشور برگزیده (در قالب دو گروه توسعهیافته و در حال توسعه) طی دوره زمانی 2011-1994 به دنبال بررسی تاثیر چرخههای سیاسی (شامل شاخصهای سال انتخابات، دولت اقلیت، ائتلاف و ایدئولوژی دولت) بر نرخ رشد بیکاری هستیم. به منظور بررسی این پرسش، در این مقاله از تکنیکهای حداقل مربعات تعمیمیافتهGLS) ) و گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) استفاده شده است. بر اساس نتایج نامزدهای هر کشور فارغ از ایدئولوژی خود (راستگرا یا چپگرا بودن) سعی میکنند در سالهای انتخابات با افزایش فرصتهای شغلی، کاهش بیکاری و گسترش فضای کسبوکار سهم بیشتری از رای مردم را به دست آورند. همچنین متغیرهای دولت اقلیت و ائتلاف در کشورهای در حال توسعه برخلاف کشورهای توسعهیافته دارای تاثیر معناداری (به ترتیب تاثیر مثبت و منفی) بر نرخ رشد بیکاری است.
خلاصه ماشینی:
"از این رو در این پژوهش بررسی میکنیم که چرخههای انتخابات بر نرخ رشد بیکاری در دو دسته کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته طی سالهای 2011-1994 چه تاثیری داشته است؟ و تفاوتهای سازوکار اثرگذاری این پدیده بر نرخ بیکاری در جوامع آماری مورد مطالعه چیست؟ با پاسخگویی به پرسش فوقالذکر میتوان توصیههای سیاستی مناسبی برای سیاستمداران، احزاب سیاسی و نامزدها فراهم آورد تا با ارائه سیاستهای اقتصادی مورد نیاز جامعه ضمن راضی نگهداشتن عموم، برای جلوگیری از تضعیف یا شکست جناح خود در انتخابات تلاش کنند.
Kwon"/> (2008) در مقالهای با استفاده از دادههای پرسشنامه که از مصاحبه با 1200 نفر رایدهندگان انتخابات ریاست جمهوری کشور کره در سالهای 1997 و 2002 جمعآوری شده است ابتدا به تشریح تاثیر انتخابات بر بیکاری میپردازد، سپس بررسی میکند که آیا ارائه برنامههای متفاوت از سوی احزاب برای حل مشکل بیکاری و سایر شرایط اقتصادی موجود بر مشارکت افراد جامعه تاثیر داشته است یا خیر؟ متغیر وابسته در معادله رگرسیونی اول بیکاری است که تابعی از متغیرهای سیاسی از قبیل زمان انتخابات و ایدئولوژی دولت (راستگرا یا چپگرابودن) است.
ضریب متغیر ایدئولوژی دولت هم در کشورهای توسعهیافته و هم در کشورهای در حال توسعه فاقد معناداری آماری است؛ این موضوع بیانگر آن است که نوع گرایش سیاسی دولتها تاثیری بر بیکاری در آن کشور نداشته است، زیرا سیاستمداران هر کشوری صرف نظر از راستگرا یا چپگرابودن، به دنبال ارائه سیاستهایی هستند تا ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮ افراد جامعه شوند."