چکیده:
اهداف: سالمندان از جمله گروه هاي آسيب پذير جامعه هستند و پديده سالمندآزاري از جمله چالش هاي مطرح در حيطه مراقبت و حمايت از سالمندان است. پژوهش حاضر با هدف تعيين سوء رفتار خانگي با سالمندان روستايي شهرستان دزفول و ارتباط آن با كيفيت زندگي آنان در سال 1392صورت گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه اي مقطعي از نوع همبستگي بود كه نمونه گيري آن به شكل خوشه اي تصادفي انجام گرفت و در آن 210 سالمند 60 سال و بالاتر ساكن روستاهاي شهر دزفول شركت كردند. سالمنداني كه براساس نسخه فارسي آزمون كوتاه وضعيت شناختي فاقد اختلال شناختي بودند، پس از كسب رضايت آگاهانه وارد مطالعه شدند. سپس پرسشنامه بررسي سوءرفتار خانواده نسبت به سالمندان، نسخه فارسي پرسشنامه SF-36 به منظور سنجش كيفيت زندگي از منظر سلامت و نيز پرسشنامه جمع آوري اطلاعات دموگرافيك و فردي براي آنان تكميل گرديد. داده ها پس از جمع آوري با به كارگيري آمار توصيفي و آزمون هاي مجذور كاي و تي مستقل تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: يافته هاي پژهش نشان داد كه 5/60 درصد از نمونه هاي پژوهش، حداقل يكي از انواع سوءرفتار را تجربه كرده بودند.بيشترين ميزان شيوع سوءرفتار مربوط به غفلت عاطفي (6/38 درصد) و كمترين آن مربوط به غفلت مراقبتي (3/7 درصد) بود.در اين مطالعه، گروه سالمندان بدون تجربه سوءرفتار، نسبت به سالمندان باتجربه سوءرفتار در كليه ابعاد هشت گانه كيفيت زندگي به جز 2 بُعد عملكرد جسماني و سلامت عمومي، به طور معني داري از كيفيت زندگي بهتري برخوردار بودند (05/0>P).
نتيجه گيري: با وجود تاكيد زيادي كه در فرهنگ ما براي احترام به سالمند وجود دارد، سالمندان انواع مختلف سوءرفتار را تجربه مي كنند؛ بنابراين، توجه ويژه و ايجاد حساسيت در افراد و سازمان هاي مرتبط با اين پديده به منظور پيشگيري از نتايج بلندمدت آن موردنياز است.