چکیده:
در نیم قرن اخیر، وقایعی مانند تغییر منظر رسمی کلیسای کاتولیک در شورای واتیکانی دو، تشکیل شورای جهانی کلیساها و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی در ایران در رشد و گسترش گفتوگوی اسلام و مسیحیت نقش برجستهای داشته است. علیرغم پیشرفتهای حاصلشده در این زمینه، کماکان معضلات و موانعی در مسیر رسیدن به گفتوگوی مطلوب وجود دارد. نظر به اینکه ایران در دوران معاصر بیشترین سهم را در گفتوگوی اسلام و مسیحیت در منطقه داشته، آسیبشناسی کارنامه گفتوگوی اسلام و مسیحیت در ایران معاصر ضروری است. مقاله حاضر میکوشد با نگاهی به گفتوگوهای مهم اسلام و مسیحیت در ایران معاصر، نقدها و کاستیهای آن را به بحث بگذارد. این پژوهش مبتنی بر روش تحقیق کیفی است و از رویکرد توصیفی- تحلیلی بهره میبرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتوگوهای اسلام و مسیحیت در ایران معاصر، به رغم دستاوردهای نسبی آن، با نقدهایی مواجه بوده است.
خلاصه ماشینی:
"با این حال ، همان گونه که عبدالمجید میردامادی در نوشتاری کوتـاه از وضعیت گفت وگـوی ادیـان در جمهـوری اسـلامی ایـران خاطرنشـان کـرده اسـت ، همچنان می توان «نداشتن طرح کلان علمی برای ورود به حوزه های علمی گفت وگو بـه مقتضای قلمرو ادیان و آیین ها» را از نقدهای مهم گفت وگوهای اسلامی - مسیحی ایران معاصر دانست که خود آسیب های دیگری را در پی داشته است (نک .
تحلیل و بررسی اسناد موجود از گفـت وگوهـای اسـلام و مسـیحیت در ایـران معاصـر حاکی از حضور برخی محورها و درون مایه های اصلی در ایـن مجموعـه گفـت وگوهـا است که تأکید بر مسائل اجتماعی - سیاسی طرفین حاضر در گفت وگـو، روی آوردن بـه زمینه های اخلاقی مشترک میان جوامع مسلمان و مسیحی، اهتمام بر همکـاری و تعامـل در برابر هجمه های جهانی شدن و عرفی گرایی را باید از محورهای مهم آن برشـمرد.
در نگاهی گذرا ضرورت اصل گفت وگو بدیهی می نماید، اما به رغم دستاوردهای نسبی که از رهگذر این گفت وگوها فراهم آمده اسـت ، آنچـه در جریـان برگـزاری نشسـت هـا و همایش های گفت وگوی اسلام و مسیحیت در دهه های گذشته جامعه ایران اتفاق افتاده ، گویای آن است که این مسیر دشوار و ناهموار، بـرخلاف تصـور اولیـه ، تـا رسـیدن بـه وضعیت مطلوب و نتایج کاربردی و امیدداشتن به اتخاذ بینش ها و روش های مشترک از سوی عالمان و پیروان اسـلام و مسـیحیت ، راه درازی در پـیش دارد."