چکیده:
مجازات اعدام در اعصار و ادیان و اقوام مختلف اعمال می شده است و این مجازات ابزاری کیفری در دست
حکمرانان و فرمانروایان در طی سالیان به شمار می رفته و حتی تا چند دهه اخیر، اعمال آن با شکنجه های فراوانی
همراه بوده است. با گذشت زمان، اعتراضات و مخالفت هایی از سوی اندیشمندان و متفکران به نحوه اعمال این
مجازات و خود مجازات اعدام به عمل آمد. با وجود مخالفت هایی که با نظریات الغاگران انجام شد، به تدریج از
اعمال مجازات اعدام کاسته و اقداماتی جهانی در جهت لغو این مجازات از قبیل تصویب پروتکل و کنواسیون های
مختلف در مخالفت با مجازات اعدام به عمل آمد. بعد از جنگ جهانی دوم حقوق بشر من جمله حق حیات بسیار
مورد توجه قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
اما گروه دوم کساني هستند که بدليل مخالفت اعدام با احترام به شأن و مقام والاي انسانيت و همچيني مبانيت آن با اهداف اصلي حقوق جزا، آن را نفي مي نمايند همانند طرفداران مکتب دفاع اجتماعي نوين به سرگردگي «مارک آنسل » لذا اينان به جاي کيفر مرگ مجازاتي پيشنهاد مي نمايند، که در عين حالي که حيثيت و شرافت انساني را لگدکوب نمي کند، امکان معالجه و درمان مجرم را که بسيار اجتماعي است ، نيز فراهم مي آورد، به همين دليل مجازات جايگزين آنها نيز حبس مي باشد.
از موارد چهارگانه مذکور آنچه به بحث فعلي مربوط است مورد سوم و چهارم است چون در جهان کنوني همين دو نوع قتل است که گروهي سرسختانه مخالف اجراي آنند و وقتي از «لغو مجازات اعدام » سخن به ميان مي آيد منظور اعدامهايي است که بخاطر قتل ديگران و شکايت اولياء دم مطرح مي شود يا اعدامهايي که نظام هاي حقوقي براي سرکوب متجاسران و بزهکارن تجويز مي نمايند وگرنه قتلي که بر اثر جنگ يا دفاع صورت مي گيرد مورد بحث جدي نيست اينک بايد ديد نظر اسلام يا فرهنگ اسلامي نسبت به اين دو نوع قتل چگونه است ؟ قصاص حق است نه مجازات در خصوص قصاص خيلي راحت و روشن از آيات قرآن و سيره پيشوايان دين مي توان استفاده کرد که اسلام نظر خوشي به اعمال آن نداشته بلکه توصيه به عدم اجراي آن کرده و به عبارت روشنتر دين اسلام قصاص را حق دانسته اما آن را دواي درد ندانسته بلکه صريحا و به صورت اخلاقي از مسلمانان خواسته که قاتل را ببخشند.