چکیده:
هر دولتی نیازمند یک سیستم پاسخ گویی است تا به طریقی عمل کند که مورد تائید جامعه باشد و تا زمانی که سـازمان در دست دولت است ، پاسخ گویی آن باید مورد سوال باشد. این امر میتواند یکی از عوامل اثرگذار بر روند فروپاشـی یا بقای حکومت محسوب شود. دولت خوب ، دولتی است که هم قدرت داشته باشد و هم پاسخ گو باشـد. مـادامی کـه قدرت با پاسخ گویی همراه باشد، خطری وجود نخواهد داشت . بر این اسـاس ، هـدف از مقالـه بررسـی مفهـومی مقولـه پاسخ گویی در بخش دولتی است چرا که پاسخ گویی در بخش عمومی با توجه به منابع محدود باید به موثرترین شـکل ممکن صورت پذیرد. بدین منظور با مراجعه به پژوهش های انجام گرفته در زمینه پاسـخ گـویی، تعـاریف پاسـخ گـویی، پیشینه ، انواع پاسخ گویی، اهداف ، ضرورت ها و پاسخ گویی در بخش عمومی مورد مطالعه قرار گرفت و بر ایـن اسـاس لزوم بازنگری در پاسخ گویی بخش عمومی ضرورت مییابد و باید بـه نقـش هـای متـداخل مراجعـان ، شـغل ، شـاغل و انگیزش توجه شود.
خلاصه ماشینی:
بررسي اجمالي سـير تـاريخي نظـام سياسـي و اداري در جهان نشان ميدهد که حاکميت استبداد و ديکتاتوري، مجالي براي طرح مفاهيمي چون پاسخ گويي عمـومي فراهم نکرده است (قليپور و طهماسبيآشتياني، ١٣٨٥) و حتي در گذشته اين گونه بود که سلاطين و حاکمان رعايـا و افراد جامعه را تحت استنطاق و جواب گويي قرار ميدانند (پورعزت و طاهري عطار، ١٣٨٥) اما در اواخر قرن نوزدهم ، هم زمان با ظهور دولت هاي قانوني و سازمان ها به صورت امروزي، بحـث پاسـخ گـويي حکومـت هـا چهـره ي ديگـري گرفت (قليپور و طهماسبي آشتياني، ١٣٨٥) و اين بار صاحبان اختيار و دولت مردان هستند که بايد در قبـال اقـدامات و فعاليت هايشان به شهروندان و عامه ي مردم حساب پس دهند (٢٠٠٢ ,Bovens).
به همين دليل بيش تر اين نظريه پـردازان بـه صـورت مسـتقيم يـا غيرمسـتقيم پاسخ گويي کارگزاران و بورکرات ها به شهروندان را مورد بررسي قرار داده و خواستار تضميني بـراي پاسـخ گـو بـودن يک مدير دولتي به مردم بودند و به دنبال ايجاد نوعي حس مسئوليت پذيري و تعهد اخلاقي يا حرفه اي براي مـديران و کارکنان دولت با تاکيد بر ويژگيهاي شخصي هم چون وفاداري، صداقت و ...