چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ریسک شرکت، نرخ رشد نقدینگی و تامین مالی بر نسبت تغییرات در دارایی های نقدی شرکت ها است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی(پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1388 تا1393بررسی شده است ( 456 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزارهای Minitab16 Eviews7,Spss20 استفاده شده است.نتایج در ارتباط با تایید فرضیه اول پژوهش نشان از آن داشت که بین ریسک شرکت و نسبت تغییرات در دارایی های نقدی شرکت ها رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین با توجه به تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در ارتباط با تایید فرضیه دوم پژوهش به این نتیجه رسیدیم که بین نرخ رشد نقدینگی و نسبت تغییرات در دارایی های نقدی شرکت ها رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. در ادامه نتایج پژوهش در ارتباط با تایید فرضیه سوم پژوهش حاکی از آن بود که بین تامین مالی و نسبت
تغییرات در دارایی های نقدی شرکت ها رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
همچنين با توجه به تجزيه و تحليل هاي صورت گرفته در ارتباط با تاييد فرضيه دوم پژوهش به اين نتيجه رسيديم که بين نرخ رشد نقدينگي و نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي شرکت ها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.
به طور کلي مديران در اداره واحدهاي انتفاعي يا خطر پذيرهستند و يا اينکه خطر گريزند، بنابراين توجه به رابطه بين سه متغير ريسک شرکت ، نرخ رشد نقدينگي و تامين مالي با نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از اهميت فوق العاداه اي برخوردار است .
بنابراين با توجه به تجزيه و تحليل هاي صورت گرفته در ارتباط با تاييد فرضيه اول پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که بين ريسک شرکت و نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي شرکت ها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.
بنابراين با توجه به تجزيه و تحليل هاي صورت گرفته در ارتباط با تاييد فرضيه دوم پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که بين نرخ رشد نقدينگي و نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي شرکت ها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.
بنابراين با توجه به تجزيه و تحليل هاي صورت گرفته در ارتباط با تاييد فرضيه سوم پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که بين تامين مالي و نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي شرکت ها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.
بنابراين با توجه به تجزيه و تحليل هاي صورت گرفته در ارتباط با تاييد فرضيه چهارم پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که بين فرصت هاي رشد ناشي از نرخ رشد نقدينگي و نسبت تغييرات در داراييهاي نقدي شرکت ها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.