چکیده:
نویسنده در مقاله حاضر سعی دارد تا با بررسی سیاست خارجی به دگرگونی
تجزیه و تحلیل آن، که معمولاً در سطوح مختلف با تأکید بر متغیرها وعوامل متفاوت در
بستر مناظره های روابط بین الملل انجام می گیرد ، بپردازد. جایگاه سیاست خارجی
در مباحثات روابط بین الملل و چگونگی رابطة آن با سیاست بین الملل و همچنین
وضعیت و موقعیت تجزیه و تحلیل سیاست خارجی با بررسی مناظره های آرمان گرایان
و واقع گرایان و نیز مناظره های سنتگرایان و رفتارگرایان از مهم ترین مباحث مورد
برررسی این مقاله است. نویسنده روند تجزیه و تحلیل سیاست خارجی را عمدتاً در
نگاه دولت ها و شیوه برخورد آن ها می داند و در سیاست بین الملل به درک ویژگی های نظام
بین الملل و بررسی روابط میان دولت ها معتقد است. وی در این مقاله نظریات محققان
روابط بین الملل ونیز نقش دولت های ضعیف درشکل گیری نظام بین الملل، را بررسی کرده
و بعد از بررسی تعارضات سیاست بین الملل به عواملی که موجب تعارض در کشورهای
جنوب شده اند، پرداخته است.نویسنده معتقد است مسائل تعارض درجوامع جنوب با
مسئله توسعه نیافتگی گره خورده است و برای درک واقعی سیاست خارجی کشورهای
جنوب باید به عوامل فرهنگی، داخلی، منطقه ای...عنایت داشت. نویسنده متذکر می
شود که مسئله نظم بین المللی جدا ازمسائل نظم داخلی نیست؛ درعصرجهانی شدن
مرزهای سیاست داخلی وخارجی برداشته شده ویا بسیار کم رنگ گردیده اند که این
امرمیزان قابل توجهی ازاستقلال نسبی بازیگران سیاست خارجی را کاسته است.
بررسی نظریه های کنت والتز، آلیسون، سینگر و سایر اندیشمندان از نکات شاخص
این مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"دراین روند تجزیه وتحلیل سیاست خارجی عمدتابه نگاه دولتها وشیوة برخوردآنهابه موضوعاتی چون امنیت ، نظم ،تعارض وهمکاری عنایت داشته ، درحالی که سیاست بین الملل به درک ویژگیهای نظام بین الملل وبررسی روابط میان دولتهاتوجه نموده است .
دراین راستاعقلانیت درمحوررویکرد رئالیسم قرار دارد؛عقلانیت براساس آنچه که بعداتوسط نئورئالیستها مطرح می شود،درحقیقت نقطه شروع غیرانسانی کردن سیاست بین الملل تلقی می شود؛زیراآن بیشتربازیگران رابه صورت عناصرمکانیکی درآورده ،که می باید به طورخودکار مبادرت به اتخاذتصمیماتی نمایند که قبلا براساس عقلانیت تعریف شده اند؛ تحت این شرایط همه دولتها مثل هم عمل خواهندکرد.
امروزه درعصرجهانی شدن به علت نفوذپذیری مرزها،تحدیدحاکمیتها وروندعام گرائی که طی آن تفاسیرموسعی ازمقولاتی چون حقوق بشر،دموکراسی ،توسعه وجز اینهابه عمل می آید،عملا مرزهای سیاست داخلی وخارجی برداشته شده ویاحداقل بسیارکم رنگ گردیده اند؛که این امربه میزان قابل توجهی ازاستقلال نسبی بازیگرسیاست خارجی کاسته ودرنتیجه الویت بندی هدفهای ملی ، تبیین منافع واتخاذجهت گیریها،تابع ویژگیهای ساختاری نظام بین المللی شده است .
W. and Sapin, Burton, Decision-Making as an Approach to the Study of International Politics, Foreign Policy Analysis Series, No. 3, Princeton: Princeton University Press, 1954, and Snyder, Bruck, and Sapin, eds.
Onuf, Nicholas, World of Our Making Rules and Rules in Social Theory and International Relations, Columbia: University of South Carolina Press, 1989.
W and Spain B (eds), Foreign Policy Decision Making: An Approach to the Study of International Politics, New York: Free Press, 1962, See also Paige, Glenn, The Korean Decision, New York: The Free Press, 1968."