چکیده:
هدف: مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) یک ی از شایع تر ین بیماري هاي مزمن سیستم عصبی مرکزي است. مزمن بودن ماهیت بیماري، نداشتن درمان قطعی و درگیر ساختن فرد در سن جوانی می تواند اثر مخربی بر کیفیت زندگی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و یوگاي هوشیارانه بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع شبهتجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. روش نمونه گیري ابتدا به صورت فراخوان عمومی بین افراد عضو انجمن ام اس استان تهران برگزار شد و سپس تعداد 24 بیمار با تشخیص بیماري ام اس و دارا بودن ملاكهاي ورود از بین متقاضیان به طور تصادفی به گروه آزمایش( 12 نفر) و گروه کنترل( 12 نفر)گماشته شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران ام اس(MSQOL-54) توسط آزمودنی ها، پیش و پس از درمان تکمیل شد . گروه آزمایش، طی 8جلسه 2 ساعتی تحت درمان برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از مدل آماري کوواریانس تک متغییري تحلیل شدند. یافته ها: یافته هاي پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات برخی از زیرمقیاس هاي کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمی، ایفا نقش در رابطه با وضعیت جسمی و روانی، انرژي، بهزیستی روانی، تهدیدات سلامتی، درك از
سلامتی، رضایت از عملکرد جنسی، کیفیت زندگ ی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داري مشاهده شده است(P<0/05).نتیجه گیري: نتایج نشان میدهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر افزایش برخی از زیر مقیاس- هاي کیفیت زندگی بیماران ام اس مؤثر است. لذا بهکارگیري این روش حمایتی، میتواند به عنوان یک روش مؤثر، به منظور بهبود کیفیت زندگی ناشی از بیماري ام اس و توانمندسازي آنان بکار گرفته شود.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي برنامه کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به ام اس فريده زينالي (کارشناسي ارشد روانشناسي عمومي دانشگاه تهران) چکيده هدف: مولتيپل اسکلروزيس (ام اس) يکـي از شـايع تـرين بيمـاريهـاي مـزمن سيسـتم عصـبي مرکـزي اسـت .
پـژوهش حاضـر بـا هـدف بررسـي اثربخشـي برنامـه کـاهش اسـترس مبتني بر ذهن آگاهي و يوگاي هوشيارانه بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به ام اس صورت گرفت .
نتيجه گيري: نتايج نشان ميدهد که برنامه کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر افزايش برخي از زير مقياس - هاي کيفيت زندگي بيماران ام اس مؤثر است .
اين بيماري به افت عملکرد فردي و اجتماعي منجر ميشود و درنتيجه بر چگونگي ايفاي نقش هاي آنـان در زنـدگي، وضـعيت شغلي بيماران و نهايتاً کيفيت زندگي(سلامت رواني و جسمي) آنها تأثير به سزايي ميگذارد(٨،٩).
محمدخاني و همکـاران ،آقابـاقري و همکـاران اثـرات گـروهدرمـاني شناختي مبتني بر ذهن آگاهي(MBCT) را برروي افزايش بهزيستي و اميد در زنـان و دختـران مبـتلا بـه ام اس شهر يزد(١٩) و کاهش افسردگي اين بيماران(٢٠) را مورد بررسي قرار دادند و طبق نتايج تفاوت معنـادار مشـاهده- شدهاست .
بدين ترتيب ؛ هدف از اين پژوهش ، بررسـي اثربخشـي برنامـه کـاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به ام اس ميباشد.
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر، با هدف بررسي اثربخشي برنامه کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر بهبود برخي از ابعاد کيفيت زندگي بيماران مبتلا به ام اس صورتگرفت .
Arch Phys Med Rehabil,2006, 87(7), 935-43.
Predicting quality of life in multiple sclerosis: For physical disability, fatigue, cognition, mood disorder, personality, and behavior change.