چکیده:
در طول زمان، ذوق و علاقۀ سفالگران منجر به ترسیم نقوش و طرحهای گوناگون روی سفالینه شد. نقوش به عنوان عنصر اصلی تزیین در سفالینهها بیانگر مفاهیمی چون اعتقادات، باورها، اندیشهها، تمایلات و آرزوهاست. توجه به خرد و دانش و اشاره به فرهنگها و آیینها و اسطورههای ملی، از مهمترین موضوعاتی است که علاوه بر نظم و نثر، در دیگر آثار هنری این سرزمین رواج مییابد. در سدههای ششم و هفتم هجری قمری، هنر سفالگری کاشان رونق تازهای گرفت. این مهم بدون توجه حاکمان و دولتمردان نسبت به هنر و هنرمندان امکانپذیر نبود. در این فرایند، بسیاری از نقشمایهها و تزیینات هنری پیش از اسلام، دستمایۀ نقشپردازی سفالگران ایرانی در این دوره شد. برخی از این نقوش، به لحاظ زیباییشناختی، از شاهکارهای هنر نقاشی دوران اسلامی محسوب میشود.در این تحقیق، سعی شده مشخصههای سفالینۀ مینایی کاشان با مضمون و مفاهیم ادبیات غنایی معرفی شود. مهمترین نقوش ادبیات غنایی با تکیه بر داستان بیژن و منیژه و بهرام و آزاده، روی این سفالینهها مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام این تحقیق به صورت توصیفیتحلیلی و شیوۀ گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانهای است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در تصویرسازی اشعار غنایی، سهم تکنیک سفال مینایی از سایر تکنیکها بیشتر بوده است. همچنین سفالگران کاشانی سهم فراوانی در تولید فرهنگ و کالاهای هنری متناسب با جامعۀ زمان خود داشتند. در واقع میتوان گفت که این مضامین و نقشمایۀ هنری و ادبی آن دوران، کهنالگوی ساسانی داشته، با این تفاوت که در آثار هنری دوران اسلامی، این مضامین به صورت اغراقآمیز بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
پژوهش نامه کاشان ، شمارة هفتم (پپاپي ١٥) پاييز و زمستان ١٣٩٤، ص ١٢٢ـ١٣٨ / مضامين ادبيات غنايي روي سفالينه هاي مينايي کاشان ؛ بررسي موردي: داستان بيژن و منيژه ، بهرام و آزاده معصومه سادات حسيني * ** خديجه شريف کاظمي فخرالدين محمديان *** چکيده : در طول زمان ، ذوق و علاقۀ سفالگران منجر به ترسيم نقوش و طرح هاي گوناگون روي سـفالينه شد.
مهم ترين نقوش ادبيات غنايي با تکيه بـر داسـتان بيـژن و منيـژه و بهـرام و آزاده ، روي اين سفالينه ها مورد بررسي قرار گرفته است .
تصاوير داستان هاي بهرام وآزاده در منظومـۀ نظـامي و بيژن و منيژه در شاهنامه ، معرف ادبيات غنايي است که در سفال مينايي سـاخت کاشـان ، به شيوة نگارگري نقش پردازي شده است .
با وجود کاوش هاي پراکنده در اين شـهر، حـدود شصـت مضامين ادبيات غنايي کوره و کارگاه بزرگ سفال در آنجا به دست آمده ، و فراوانـي سـفال هـاي يافتـه از ايـن روي سفالينه هاي شهر، بيانگر آن است که هيچ يک از سفال ها وارداتي نبوده است (پوپ ، ١٣٨٧: ١٨٠٣) به مينايي کاشان ...
نکتۀ قابل تأمل و توجـه اينکـه بـه احتمـال داستان بيژن و منيژه تنها در اين نمونه از سفال مينايي مشاهده و تنها در سـفالي منسـوب به کاشان نقش پردازي شده است .
در واقع ارتباط عميق فرهنگي و هنري در توليد هنر، نشان دهندة اين امـر اسـت کـه هنرمندان هيچ گاه از فضاي اجتماعي آن دوران دور نبوده و بسـياري از ايـن نقـوش ، بـه نوعي بازتابي از درک و شناخت جامعۀ قرن ششم به داستان هاي غنايي ازجملـه بيـژن و منيژه ، و بهرام و آزاده است .