چکیده:
يكي از عناصر مهم در هر نظام اخلاقي، نظريه ارزش است كه بر اساس آن، ملاك درستي يا نادرستي اعمال در آن نظام اخلاقي تبيين مي گردد. در نظام اخلاقي يهود، نظريه ارزش از نوع غايت محور بوده كه آدمي با عمل به فضايل و دوري از رذايل اخلاقي، به غايت خداگونگي دست يافته و مستحق عناويني همچون مقدس، عادل و صديق مي گردد. اين تحقيق، بر آن است كه ضمن واكاوي لوازم و قلمرو مفهوم خداگونگي بر اساس منابع درون ديني، فرايند آن را بر اساس ادوار چهارگانه اخلاق يهودي تحليل نمايد. به نظر مي رسد، خداگونگي در ادوار اخلاقي پيش از مدرن، جايگاه خود را به عنوان غايت در نظام اخلاقي يهود حفظ كرد. اما در دوران مدرن و با تاثيرپذيري از نظريات كانت، اخلاق يهودي در حال تبدل ماهيت از غايت گرايي به وظيفه گرايي است. با اين حال، نمونه هايي از اصالت خداگونگي را مي توان در اين اخلاق مشاهده كرد.
The theory of values is one of the important elements in any ethical system according to which the criterion for distinguishing right acts from wrong acts in every ethical system is determined. In the Jewish ethical system، the theory of values has a teleological property; i.e. man achieves the goal of Godlikeness by adhering to moral principles and avoiding vices، and so deserves to be called holy، just and honest. Expounding the requirements and scope of the concept of Godlikeness based on inter-religious sources، the present paper seeks to investigate its process according to the four-fold stages of Jewish ethics. It seems that in pre-modern ethical stages، Godlikeness succeeded to ensure its position as one of the objectives of Jewish ethical system. However، influenced by Kant’s ideas، the nature of Jewish ethics in modern time undergoes transformation from teleology into deontology. However، some instances of the authenticity of Godlikeness can be detected in this morality.
خلاصه ماشینی:
"کامل ترین بسته صفات اخلاقی خدا، که آدمی در راستای خداگونگی باید بدان متخلق شوند، صفاتی است که خداوند در تجلی خاص خود بر حضرت موسی( آن را ظاهر کرد و در آن، خود را به عنوان وجودی رحیم، بخشنده، عفوکننده گناهان، سرچشمه عشق و حقیقت و محبت و در عین حال، غیراغماض کننده از خطای گنهکاران بدون توبه معرفی می کند: «یهوه، یهوه، خدای رحیم و رئوف و دیرخشم و احسان کننده، که رحمت او شامل هزاران نفر می شود و آمرزنده خطا و عصیان و گناه است، لکن گناه را هرگز بی سزا نخواهد گذاشت، بلکه خطایای پدران را بر پسران و پسران پسران ایشان تا پشت سوم و چهارم خواهد گرفت»(خروج، 6:34).
آنچه در نگاه به صفات رحمت و عدالت در یهودیت مهم است، اقتران اعجازگونه این دو در کنار هم است که اخلاق یهودی آن را برجسته ترین امتیاز خود می داند، به گونه ای که هم عدالت و هم رحمت، هر دو به عنوان یک صفت واحد برای خدا بیان می شوند.
در ادبیات شبانی و ساده عهد عتیق، خداوند در کانون همة آموزه ها قرار دارد و تعلیم رفتار اخلاقی منحصرا به دست خداست، به گونه ای که افعال اخلاقی به واسطه اینکه دستور یهوه است، نیکو و لازم الاجراست و نه به واسطه مصالح آنها، هرچند به مصالح و فواید رفتارهای اخلاقی نیز اشاره شده است، اما در قرون وسطا، اخلاق یهود با مباحث فلسفی ممزوج شد و ارزیابی فیلسوفان یهودی از خدا در تفسیر خداگونگی تأثیر داشت."