چکیده:
هدف این پژوهش، معرفی الگوي درمانی شناختی رفتاري مبتنی بر پیش فرض هاي مذهبی اصلاح خداپنداره،
خودپنداره به عنوان مقدمه و زمینه مهم اصلاح خداپنداره و آخرت پنداره و بررسی اثربخشی آن در کاهش شدت
اختلال وسواس - بی اختیاري بود. در یک طرح تک موردي، فرایند درمان بر دو مراجع مرد انجام شد . مراجعان، با
مقیاس وسواس - بی اختیاري ییل براون به عنوان متغیر وابسته، در چهار مرحله پیش از درمان (خط پایه)، جلسه دهم،
جلسه آخر (جلسه بیستم) و سه ماه پس از درمان (پیگیري) سنجیده شدند. در مقیاس ییل براون، نمره مراجع اول از 27
در مرحله پیش از درمان به 6 و مراجع دوم از 18 به صفر در مرحله پس آزمون و پیگیري کاهش نشان دادند. بنابراین،
درمان شناختی - رفتاري مبتنی بر پیش فرض هاي مذهبی خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره در کاهش شدت
اختلال وسواس - بی اختیاري مؤثر است.
This study aims at introducing a pattern of cognitive-behavioral therapy based on religious presuppositions of improving God-like and self-like assumptions as an introduction and important ground for improving God-like and hereafter-like assumptions and analyzing its effectiveness on reducing obsessive-incontinence disorder. In a single-case project، the process of treatment was done for two male patients. The participants were analyzed Yael Brown obsessive-incontinence disorder scale as a dependent variable، in four stages including; pre-treatment stage (base line)، tenth session، last session (twentieth session) and three months after treatment (follow up). According to Yael Brown scale، the first participant`s score decreased from 27 in the pre-treatment stage to 6 and second participant`s score from 18 to 0. Therefore، the cognitive-behavioral therapy based on God-like religious assumptions، self-like and hereafter-like assumptions contribute to reducing obsessive-incontinence disorder.
خلاصه ماشینی:
"ب. مداخلات درمانی با رویکرد دینی برای درمان وسواس- بیاختیاری انجام شده (بیانزاده و همکاران، 1383؛ رمضانیفرانی و دادفر، 1384؛ جانبزرگی و راجزی اصفهانی، 1390؛ میکائیلی و همکاران، 1390؛ اسلام و همکاران، 2015)، اما بهرغم وجود تحقیقات تجربی در مورد نشأت گرفتن احساس گناه افراطی مبتلایان به OCD، از خودپنداره، خداپنداره و آخرتپندارة نادرست، به اصلاح این حوزهها به طور منسجم پرداخته نشده است.
در این تحقیق، تلاش شده است تا اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، مبتنی بر پیشفرضهای مذهبی اصلاح خداپنداره، آخرتپنداره و خودپنداره بر روی دو بیمار مبتلا به OCD بررسی گردد و به این سؤال پاسخ داده شود که تأثیر درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی (اصلاح خداپنداره، آخرتپنداره و خودپنداره)، در کاهش شدت OCD چگونه است؟ روش پژوهش این پژوهش، با بهرهگیری از طرح تجربی تک موردی انجام شد.
آشنایی با چگونگی تقویت افکار مزاحم وسواسی، با توضیح چرخه معیوب شناختی- رفتاری وسواس، با توجه به پیشفرضهای مذهبی مربوط به خودپنداره، خداپنداره و آخرتپنداره و پیاده کردن آن، در قالب چند مثال وسواس (تمرین عملی)؛ 2.
در سیر درمان، حدود جلسه هشتم، که بیشتر روی موضوعاتی مثل پذیرش وسواس برای کاهش احساس گناه مرضی، آگاهسازی فرد نسبت به معنادهیهای مذهبی- اخلاقی، در چرخه وسواس و بررسی فکر منطقی از منظر منابع دینی کار شده بود، وسواسهای فکری مثل وسواس مذهبی، آسیب و متفرقه نسبت به وسواسهای عملی کاهش محسوسی داشت.
در حدود جلسه دهم، با کار روی پذیرش وسواس، بررسی چرخه وسواس با نگاه مذهبی- اخلاقی و ملاکهای فکر منطقی از منظر منابع دینی، وسواسهای فکری مثل آلودگی، مذهبی و متفرقه کاهش محسوسی پیدا کرد."