چکیده:
حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه وجود داشته و دارد. مناطق حاشیه با معضلات گوناگونی از قبیل سرقت ، مسکن نامناسب ، بی بندوباری جنسی و توزیع و مصرف مواد مخدر و. . . روبرو است . این امر موجب شده است که امنیت اجتماعی در این مناطق کاهش یابد و شهروندان احساس نا امنی داشته باشند. با توجه به نظریه پنجره های شکسته می توان گفت که حاشیه شهرها از جمله مناطق مستعد جرم بوده و در نتیجه امنیت اجتماعی را به خطر انداخته است . ابزار جمع آوری اطلاعات در این مقاله بصورت اسنادی و اعتبار آن ، اعتبار صوری میباشد.
خلاصه ماشینی:
واژه هاي کليدي: امنيت ، امنيت اجتماعي، حاشيه نشيني، شهر نشيني و جرم و بزهکاري مقدمه امنيت اجتماعي همواره به عنوان يکي از نيازهاي اساسي هر جامعه انساني مطرح بوده است ، زيرا وجود اين پديده در سطح جوامع نظم و بقاء را به عنوان مهمترين کارکرد اساسي خود بوجود مي آورد.
آنها به دليل عدم تطبيق با محيط شهري از يک سو و بر اثر عوامل پس ران شهري از سوي ديگر از محيط شهري پس زده مي شوند و به تدريج به کانون هاي به هم پيوسته و يا جدا از يکديگر در قسمت هايي از شهر سکني مي گزينند به صورتي که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهري مغاير بوده و مالکيت آنها غالبا غصبي است و همچنين اين افراد از نظر وضعيت فرهنگي و اقتصادي نيز با جمعيت شهري تمايز دارند.
بنابراين اين مقاله با دنبال پاسخگويي به اين سوالات است که : ١-ميزان اجتماعي اجتماعي در مناطق حاشيه نشين شهري چقدر است ؟ و ٢-حاشيه نشيني چه تاثيري بر کاهش امنيت اجتماعي ساکنان آن دارد؟ اهميت و ضرورت تحقيق امروزه ضرورت و اهميت امنيت در حوزه هاي مختلف بر کسي پوشيده نيست ، چرا که تمامي امکانات زندگي در صورت نداشتن امنيت ميتواند تحت الشعاع قرار گيرد، اين موضوع از آنجا مطرح ميشود که هيچ انساني قادر به تامين امنيت کامل خود نيست ، بنابراين در اجتماعي که زندگي ميکند بايد بتواند با همياري ديگران امنيت را به حوزه اجتماع برگرداند.
در اين مقاله براي تدوين چهار چوب نظري امنيت اجتماعي در مناطق حاشيه نشين شهري از نظريه هاي نظم اجتماعي دورکيم و پارسنز و نظريه محل سکونت رکلس استفاده شده است .