چکیده:
اصل رضايی بودن، يکی از شاخصه های اصلی رسیدگی قضايی در جامعه بین الملل امروز به شمار میرود.
اين نکته که ديوان بین المللی دادگستری نمی تواند بدون رضايت يک دولت، وارد رسیدگی قضايی شود،
ريشه در اساسنامه اين دادگاه جهانی دارد که فلسفه آن را نیز بايد در ساختار تکامل نیافتة جامعه جهانی
جست. بااين حال، ازآنجاکه بسیاری اين اصل را برخلاف مفهوم بسط دادگستری و گسترش عدالت
دانستهاند، انتقادات بسیاری نسبت به آن مطرح شده است. اما علیرغم همة اين انتقادها، ديوان بین المللی
دادگستری کوشیده است تقريباً بدون هیچ استثنايی از اين اصل بنیادين در همة رسیدگیهای ترافعی
حراست کند. ولی بررسی رويه قضايی ديوان در عرصه صلاحیت مشورتی، گويای نوعی نرمش در اِعمال
اصل رضايیبودن به شمار میرود. به اختصار بايد گفت، ديوان از يک سو با تأکید بر رضايت دولتها
به عنوان پیش شرط هرگونه اظهارنظر ترافعی، توانسته است جايگاه رفیع خود را بهعنوان يک نهاد قضايی
بی طرف و خالی از شائبه های سیاسی حفظ کند و از سوی ديگر، با ارائه تفسیری پیشرو از اصل
رضايیبودن در عملکرد مشورتی خود، بهدور از باريک انديشی های سنتی، جايگاه خود را بهعنوان رکن
را » دوگانگی کارکرد « اصلی قضايی ملل متحد بازيابد. درحقیقت، بايد ايجاد نوعی موازنه میان اين
شاهکار قاضی دادگاه جهانی برای تکمیل انديشه دادگستری در نظم حقوقی بین المللی توصیف کرد.
The Consensualism is one of the major features of the judicial procedure within the international community. This principle, rooted in the Statute of the International Court of Justice, is explained as the result of an unperfected community, i.e. current international legal order. For many lawyers, this principle is an obstacle to the realization of the concept of justice in International Law. However, the International Court of Justice in all its contentious proceedings has made efforts for the protection of that principle. At the same time, one could note a modified application of the same principle in the advisory function of the World Court. In fact, by adopting a less rigorous approach in its advisory opinions, the International Court of Justice has been able to overcome obstacles concerning the consent of States in its functions as the principal judicial organ of the United Nations
خلاصه ماشینی:
Déclaration du juge Elaraby jointe à l'arrêt du 3 février 2006 rendu dans l'affaire des Activités armées sur le territoire du Congo (nouvelle requête 2002), République démocratique du Congoc.
ک:- Déclaration du juge Elaraby jointe à l'arrêt du 3 février 2006 rendu dans l'affaire des Activités armées sur le territoire du Congo (nouvelle requête 2002), République démocratique du Congo c.
بااینحال در برخی پروندهها، دیوان با این انتقاد روبهرو شده است که درخواست نظر مشورتی به یک اختلاف موجود بین دولتها بسیار شباهت دارد، حال آنکه دولتهای طرف اختلاف برای حل آن از سوی دیوان، رضایت خود را اعلام نکردهاند.
آیا میتوان از این امر چنین نتیجه گرفت که در چنین مواردی فرایند مشورتی، جایگزین دیوان بینالمللی دادگستری شده است تا بهنوعی از اصل رضاییبودن بگریزد و دست به حل برخی از اختلافات موجود بزند؟ 2 به نظر نمیرسد که بتوان گفت دیوان در اعمال صلاحیت مشورتی از تعهد احترام به اصل رضاییبودن، شانه خالی کرده است.
روسیه از شرکت در این پرونده، دیوان دائمی را بر آن داشت تا صلاحیت خود را برای رسیدگی به این قضیه انکار و تصریح کند که «این نکته در حقوق بینالملل بهخوبی تثبیت شده است که هیچ دولتی مجبور نیست تا بدون رضایت خود، اختلاف خود را با دیگر دولتها به فرایند خاص حل مسالمتآمیز اختلافات واگذار کند».