چکیده:
در اين پژوهش، هدف، بررسي و تبيين نقش علّي مديريت دانش در اثربخشي
سازمان يادگيرنده بود. روش تحقيق، پيمايشي و ابزار جمع آوري اطلاعات
پرسشنامه بوده كه يك پرسشنامه ي جامع براي سنجش اثربخشي سازمان - بر
طبق مدل كاركردهاي چهارگانه نظام اجتماعي پارسونز (انطباق و سازگاري، تحقق
اهداف، يگانگي و انسجام، پايداري و حفظ الگوها)- و مديريت دانش - بر طبق مدل
نوناكا و تاكيوچي- طراحي و بكار گرفته شد. داده ها از بين كاركنان آموزشي
دانشگاه علم و صنعت ايران، گردآوري شد. بر طبق تجزيه و تحليل داده هاي
پژوهش، و بررسي رابطه علت و معلولي دو متغير، بين مؤلفه هاي مديريت دانش
(اجتماعي كردن، بروني سازي، تركيب، دروني سازي) و اثربخشي سازمان
يادگيرنده رابطه معنادار مثبتي شناسايي گرديد. و جهت اين رابطه از مديريت دانش
به سمت سازمان يادگيرنده تشخيص داده شد. همچنين يافته هاي پژوهش نشان
داد كه عوامل جمعيت شناختي (سن،سابقه كار،سطح تحصيلات، وضعيت
استخدامي، سمت شغلي) بر رابطه فوق، تأثير چشمگيري دارند در حاليكه جنسيت
بي تأثير است.
خلاصه ماشینی:
"سازمان یادگیرنده زیر سیستم سازمان / / / کنش های تأمین نشست گروهی و کننده روابط بین / بحث آزاد میان افراد سیستم اجتماعی گروه ومحیط بیرون بسیج منابع برای مشاوره یک فرد از تحقق اهداف اعضای گروه سازمان هماهنگی و یکپارچه سازی وارد کردن موضوع در روابط اجتماعی در وبلاگ / سایت یک ساختار سازمان تنظیم روابط هر شخص خواننده و متقابل اجزای بازدیدکننده از وبلاگ سازمان / سایت سازمان زیر سیستم های دانش و فناوری شکل (٣) چارچوب مفهومی رابطه مدیریت دانش و اثربخشی در سازمان یادگیرنده (در نتیجه ی آزمون برازش مدل پیش فرض) ٨- تفسیر نتایج یافته های پژوهش از نتایج یافته ها می توان استنباط کرد که ؛ ١- تمایل به آشکارسازی دانش در سطح فردی باقی مانده و در قالب گروهی توسعه نیافته است .
در این تحقیق quot;محیط مشترک quot; مدل پارسونز، همان فرهنگ حاکم بر سازمان یادگیرنده تلقی گردیده در مجموع اینگونه نتیجه گیری میشود که سازمان از طریق بکارگیری نظام مدیریت دانش و ایجاد فضای مشترک ، قادر خواهد بود استراتژی دانش و فرهنگ یادگیری را در جهت نیل به اثربخشی سازمان با خروجی های ؛ انطباق پذیری ، تحقق هدف ، یگانگی و انسجام ، پایداری و حفظ الگوها پیش برد."