چکیده:
هدف: هدف پژوهش بررسی سیاس تهای فرهنگی- مذهبی دورانپهلوی اول و دوم است. در پاسخ به این سوال که عملکرد هریکدر مواجهه با موضوعات فرهنگی- مذهبی چه بوده است. فرضیهپژوهش هم این است که اساسا ماهیت سیاس تهای هر دو دورهیکی است و تنها به دلیل شرایط زمانی، نوع اعمال سیاس تها شدتو ضعف داشته است.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش پژوهش توصیف ی-تبیینی با تکی هبر اسناد و منابع اصلی انجام شده است.یافت هها و نتایج: یافت ههای پژوهش نشان م یدهد سیاس تهایفرهنگی- مذهبی دوره پهلوی اول متأثّر از چند عامل، روشنفکران رامتقاعد کرد که تنها راه نجاتا یرانا ستقرار دیکتاتوری منورا ست. نتیجهآن، حکومت رضاشاه با شالوده سیاست تجدد غربی و دین عرفی بود.با رشد خودکامگی حکومت، ابزار سرکوب چون سانسور استفاده شدکه در دوره پهلوی دوم، برای دوری از نتایج آن، درحال یکه عرف یگراییو غر بگرایی همچنان ستون فقرات سیاس تهای حکومت بودند،شیوه اعمال سیاس تها تغییر کرد. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی وقدر تیافتن حزب توده، حکومت را به نهاد روحانیت که از عرص ههایسیاسی- فرهنگی دور بود نزدیک کرد؛ اما در دهه 40 و پس از فوتآی تالله بروجردی و اعلام رفراندوم انقلاب سفید، وضعیت تغییر نمودو در دهه 50 ، با چندبرابرشدن درآمدهای نفتی، شاه خود را ب ینیاز ازمتحدان داخلی دید؛ بنابراین سیاس تهای فرهنگی– مذهبی خود را باجدّیت اجرا نمود که وقایع منتهی به انقلاب 1357 ، موفق نبودن اینسیاستها را نشان داد.
خلاصه ماشینی:
"تغییر تاریخ رسمی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی ، تکریم و بزرگداشت فرهنگ باستانی و افتخار به پادشاهان ایران باستان ، برگزاری جشن های ٢٥٠٠ ساله در تخت جمشید و جشن های تاج گذاری و برنامه های فرهنگی چون جشن هنر شیراز از نمونۀ سیاست های فرهنگی غیردینی محمدرضاشاه بود که مخالفت شدید روحانیت به رهبری آیت الله خمینی و همراهی مردمی را در پی داشت ؛ اما در کنار این ویژگی ها باید اشاره نمود که بین سیاست های فرهنگی دو دوره تفاوت هایی هم دیده می شود.
این سیاست گرچه موردنظر و رضایت محمدرضاشاه نبود، اما شرایط سیاسی جامعه به نحوی بود که به وی قدرت برخورد با مطبوعات مستقل را نمی داد؛ ازاین رو شخصا دست به تأسیس روزنامۀ کیهان زد تا بدین وسیله بتواند صدای خود را در سطح جامعه به گوش مردم برساند؛ اما بعد از کودتای ٢٨مرداد١٣٣٢ و به وجود آمدن جو خفقان و سرکوب نیروهای فعال سیاسی جامعه و بعد از آن تأسیس ساواک ، مطبوعات و نشریات کشور به محاق سانسور گرفتار شدند و همان سیاست دورة رضاشاه دوباره برقرار گردید و مطبوعات و نشریات می بایست قبل از انتشار حتما مجوزهای لازم را کسب می کردند؛ ضمن اینکه فهرستی از اسامی روزنامه های مجاز و توقیف شده منتشر می گردید تا قابلیت پیگرد فعالیت آن ها توسط مأموران حکومتی میسر باشد (ساکما،٩٧/٣٦٤/٧٤٧)."