چکیده:
معنویت در حوزه ادیان سنتی، به دلیل پیوستگی و تعامل بسیار با دینداری، به یک مفهوم مستقل و دارای ویژگیها، پیامدها، آسیبشناسی و خاستگاه مخصوص به خود تبدیل نشده است، اما امروزه بر اثر فرایند سکولاریزاسیون و کاستهشدن جایگاه دین، به معنویت سکولار توجه بسیاری میشود. بخشی از این توجه، مرهون تأثیرگذاری فوق العاده معنویت بر فرد و جامعه و حوزههای کار، تعلیم و تربیت و سلامت است. در چنین شرایطی، بر ماست که مفهوم معنویت را در حوزه دین اسلام مورد بازاندیشی و بازتعریف قرار دهیم و تمایزهای معنویت اصیل اسلامی را با معنویت سکولار آشکار سازیم، زیرا رشد معنویت سکولار لطمههای جبرانناپذیری بر هویت ملی و انقلابی ما وارد میسازد. آنچنان که در این مقاله نشان دادهایم «معنویت اسلامی» را میتوان تلاش برای زیستن معنادار (یعنی داشتن هدفی فراتر از اهداف جزئی در زندگی و دسترسی به منبع ارزش) در پرتو هدف حقیقی و منبع ارزش حقیقی (و نه هدف و منبع جعلی)، یعنی تقرب الیالله دانست. وجوه تشابه میان معنویت اسلامی و معنویت سکولار را میتوان از جمله چنین برشمرد: باطنگرایی، نفی مادیگرایی، تأثیرات عمیق بر افراد و جوامع... .
خلاصه ماشینی:
اگر بتوان به لحاظ نظری تبیـین کـرد کـه ایـن رقیـب سرسـخت دیـن (یعنی معنویت سکولار) در برابر «معنویت اصیل دینی » قرار دارد و شکل انحراف یافتـه و کم اثر شده همان است ، آن گاه در عرصه عمل نیز می توان با توجه کردن به ابعـاد معنـوی دیـن و تبیـین مـؤثر آنهـا، در مقابـل پیشـرفت (روزافـزون ) سکولاریزاسـیون «معنویـت » ایستادگی کرد.
معنویت برند آمریکا را می توان کمابیش دارای همان دوازده ویژگی ای دانسـت کـه الـدز بـرای معنویـت عصـر جدیـد (New Age Spirituality) برشـمرده اسـت : تأکیـد بـر 9 آگاهی یافتن فرد از خویشتن ، تأکید بر مسئولیت و انتخـاب شخصـی ، ارائـه راه دسـتیابی شخصــی بــه خداونــد، تکیــه بــر تشــریک مســاعی ، ارج نهــادن بــر ظرفیت هــای انســان ، ارزشمنددانستن احساسات انسان ، ارزش نهادن بر اندیشه های شـهودی و تکانشـی انسـان ، استفاده از نیروی تفکر مثبت ، نظری الهی بـه محـیط و بـوم ، ارزش نهـادن بـر بی گنـاهی ، معصومیت و اعتماد حیرت کودک گونه در پی یـافتن ارزش ، معنـا و خـوبی در انسـان و 0 طبیعی بودن تأکید بر تعادل و هماهنگی (رستگار، ١٣٨٩: ٨٢).
بـا ایـن وجـود، آن چنـان کـه بسـیاری از اندیشـمندان گوشـزد کرده اند، تمایزی مفهومی میان معنویت و دین داری وجود دارد؛ از جمله گراس در بیـان این تمایز می گوید: «معنویت اظهار شوق بشر اسـت بـه روی آوردن بـه یـک موجـود یـا قدرت عرشی که فراتر از کنترل و درک انسان قرار دارد و همین شوق اسـت کـه تمـایز وجودی انسان را نسبت به حیوانات رقم می زند» (٤٢٥ :٢٠٠٦ ,Gross).