چکیده:
هدف از اين تحقيق، شناسايي ميزان اعتماد به همسر در بين زنان و مردان متاهل شهر اصفهان و عوامل فرهنگي مرتبط با آن است. بدين منظور 400 زن و مرد متاهل در شهر اصفهان كه بيش از يك سال از ازدواج آنها گذشته بود با استفاده از روش تصادفي سيستماتيك انتخاب شدند. اطلاعات مورد نياز با روش پيمايش و ابزار پرسشنامه جمعآوري گرديد. جهت تعيين پايايي پرسشنامه از تكنيك آلفاي كرونباخ استفاده گرديد. نتايج پژوهش نشان داد كه بين جنس و ارزشهاي ديني در باب خانواده با اعتماد به همسر، رابطه معنيدار وجود دارد. مردان نسبت به زنان، اعتماد بيشتري نسبت به همسر خود داشتند. همچنين در نتايج حاصل از مدل رگرسيوني براي متغير اعتماد به همسر، متغير ارزشهاي ديني در باب خانواده در مرحله اول وارد مدل گرديد كه 45% از تغييرات متغير وابسته را تبيين نمود. سپس متغير جنس وارد مدل گرديد و ميزان تبيين را به 47% افزايش داد. در كليه مدلهاي رگرسيوني مربوط به متغير وابسته و ابعاد آن، متغير «ارزشهاي ديني در باب خانواده» به عنوان اولين متغير تبيينكننده براي اعتماد به همسر و ابعاد صداقت، صراحت، وفاداري و حسنظن، و تنها متغير تبيينكننده تغييرات براي ابعاد امنيت و رضايت عاطفي وارد مدل گرديد.
خلاصه ماشینی:
نهـاد خانواده به عنوان اولین نهادی شناخته میشود که فرآیند شـکل گیـری شخیصـت و جامعـه پـذیری اعضای جامعه در آن صورت میپذیرد، بنابراین بسیار روشن است که ایجاد حـس اعتمـاد اولیـه در افراد، در دوران کودکی و در فضای خانواده شکل میپذیرد و طی رشد کـودک و تربیـت و جامعـه - پذیری وی، این احساس ، رشد و گسترش بیش تری خواهد یافت .
آقاجانی (٢٠١١) در پژوهشی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان "، بـا حجـم نمونه ٣٧٢ نفر به این نتیجه دست یافت که بین سرمایه فرهنگی افراد، اعتماد بنیادین ، نـوع تعامـل افراد (روابط اظهاری و ابرازی)، منافع ، احساس نیاز، مـنش و ظـاهر افـراد، تجربـه قبلـی بـا جـنس مخالف ، تجربه شکست قبلی در رابطه با جنس مخالف و هم چنین درآمـد خـانواده بـا اعتمـاد بـین شخصی رابطه وجود دارد.
پژوهش به این نتیجه دست یافت که اعتماد بین فردی بیش تر به شـدت بـا یـک کیفیت زندگی بهتر در میان بزرگسالان ژاپنی در ارتباط است .
از دیدگاه زیمل ، اعتماد شامل درجه ای از آشنایی شناختی با هدف اعتماد است کـه در جـایی بـین دانش و جهل کلی وجود دارد (١٩٨٥٩٧٠,WeSgert &LeSSs )، وی بیان میکند کـه فـرای منـافع شخصی، و فرای کنترل بوسیله اعتمادگر، فرد مورد اعتماد ممکن است بر اساس ارزش های القا شده اجتماعی، هنجارها و آداب و رسوم (کلان ) و یا بر روی احساسات شخصی همدلی یـا شناسـایی، یـا عادت اداره در یک رابطه (خرد) باشد.