چکیده:
ضربالمثلها آینۀ فرهنگ هر جامعه هستند؛ از اینرو، با بررسی آنها میتوان به درک بهتری از باورها و نگرشهای گویشوران هر جامعه نسبت به زن و ارزشهای اجتماعی- فرهنگی مردم هر منطقه دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل بازنمایی زنان در ضربالمثلها گیلگی (گونۀ اشکورات) است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبۀ ساختیافته با شصت نفر از گویشوران اصیل گیلکیزبان اشکورات (اعم از زن و مرد)- که بیش از 45 سال سن داشتند و چندان متأثر از زبان فارسی معیار نبودند- گردآوری شد. از آنجا که روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی است، ضربالمثلهای گردآوریشده دربارۀ زنان، نخست از نظر معنایی تقسیمبندی و توصیف و سپس به هجده مقوله تقسیمبندی شدند. این مقولهها نشان میدهند که سه نوع تصویر یا بازنمایی از زنان در مثلها وجود دارد که به ترتیب فراوانی عبارتاند از: الف) بازنمایی منفی، ب) بازنمایی مثبت، ج) بازنمایی خنثی. توزیع این بازنماییها در چارچوب گفتمان انتقادی و مطالعات فمینیستی تحلیل شد. از یافتههای مهم پژوهش حاضر این است که در جامعۀ گیلکیزبان منطقۀ اشکورات مفهوم جنسیت بهعنوان ساختاری ایدئولوژیک درک میشود. بر اساس رابطۀ سلسلهمراتبی برتری و فرودستی، طبقۀ اجتماعی زنان فرودست شمرده میشود و زنان بهعنوان اعضای طبقۀ اجتماعی فرودست بدون مزیت خاص و بیشتر نادیده گرفته میشوند.
Proverbs are the mirror of the culture of a community. The examination of proverbs on women can، therefore، help us better understand beliefs and attitudes of the speakers of a community towards women and the socio-cultural values of the same community. The aim of this paper is to describe and analyze the representation of women in Gilaki (Eshkevarat variety) proverbs. The data have been collected via a structured interview with sixty native speakers (both men and women) who were over forty five years old and barely influenced by standard Persian. Since the method of this research is descriptive-analytic، the collected data were، first، categorized and described. It is worth nothing that the proverbs were semantically classified into eighteen categories encompassed by three different representations of women which are as follows in order of frequency: a. negative representation، b. positive representation، and c. neutral representation. The distribution of theses representations were analyzed within the framework of Critical Discourse Analysis (CDA) and Feminist studies. One of the important findings is that in Gilaki (Eshkevarat variety) speaking community، gender is perceived as an ideological structure. According to the rigid hierarchical relationships of dominance and inferiority، the social group of women is considered inferior and disadvantageous that counts for nothing.
خلاصه ماشینی:
"ج ) بازنمایی منفی زنان در ضرب المثل ها: گـره زدن ارزش زن بـا مسـائل مـادی (٣)؛ ترغیب مردان به کنترل کردن و تسلط داشتن بر زنان (٢)؛ زنان به مثابۀ موجوداتی شرور، حیله گر و طماع (٨)؛ دشمنی و حسادت بین زنان (٥)؛ زنان به مثابۀ موجوداتی ضـعیف ، آسیب پذیر و شکننده (٦)؛ تأکید دیدگاه جامعه دربارة ناکامی و بیکفایتی زنـان (٤)؛ بـه تصویر کشیدن ظاهر فیزیکی نامناسب و بدقیافه بودن زنـان (٣)؛ درگیـر بـودن زنـان در مسائل پیش پاافتاده ، غیرمنطقی و ابلهانه همچون پرحرفی(٧)؛ بیاهمیت جلـوه دادن زنـان و هم تراز کردن آنان با اشیا و مادیات (٢)؛ زنان به مثابـۀ موجـوداتی بـیارزش و نـاقص (٧)؛ استعاره های مبتنی بـر نـام حیوانـات در توصـیف زنـان (٢).
بسیاری از عقاید رایج دربارة زنان و مردان بر ایـن بـاور اسـتوار شـده است که بسیاری از اصطلاحات و ضرب المثل هایی که در رابطه با زنان و مردان بـه کـار برده میشـود و آن هـا را در فضـای مثبـت و یـا منفـی قـرار مـیدهـد، نتیجـۀ مسـتقیم تفاوت های بیولوژیکی میان دو جنسیت مؤنث و مذکر است ؛ اما مطالعات اخیـر دربـارة رابطۀ میان زبان ، جنسیت و قدرت (برای مثال : لازار، ٢٠٠٧) ثابت کرده است کـه جنسـیت به عنوان یک طبقۀ اجتماعی با دیگر طبقات هویت اجتماعی مانند قومیت ، سن ، موقعیت اجتماعی، توانایی و یا عدم توانایی و حتی مکـان جغرافیـایی ارتبـاط تنگـاتنگی دارد و همۀ این عوامل در کنار یکدیگر جایگاه اجتماعی و روابط قدرتی را تعریف میکنند.
"The Representation of Women in Moroccan Proverbs".
"Representations of Women in Moroccan Arabic and Berber Proverbs".
"Gender Bias and Images of Women in English and Yoruba Proverbs"."