چکیده:
نظام ديوانسالاري از جايگاه رفيع، تعيين كننده و با تاثيرات شگرف در فرآيند توسعه پايدار كشورهاي در حال توسعه برخوردار است. بخصوص اين نقش در آن گروه از كشورهاي نظير ايران كه داراي ديوانسالاري تاريخي بوده و اقتصاد آن اساساً متكي به درآمد سرشار از فروش يك محصول (نظير نفت) باشد، پررنگتر ميگردد. رشوه، اقتداري، ويژهخواري و انواع گوناگون فساد سازمان يافته و نهادينه شده در نظام اداري اين قبيل كشورها اگر كنترل، تعديل و ريشه كن نشود. طي قرنها، مبدل به نوعي فرهنگ در سازمان اداري كشور شده، و امكان هرگونه تحول بنيادين در آن و توسعه اداري را منتفي ميگرداند. سپس و در پي آن، عاملي بازدارنده براي توسعه اقتصادي، توسعه اجتماعي، توسعه سياسي، توسعه فرهنگي شده و دستيابي كشورها را به توسعهاي پايدار و همه جانبه امكانناپذير ميكند. دور باطل و شيطاني «كژتابيهاي مالي سازمان يافته و ماندگار» در تاروپود و نظام ديوان سالاري كشور و پديده «توسعه نيافتگي» و تاثيرات متقابل اين دو بر يكديگر، اين دست جوامع را به اردوگاه كشورهاي همواره عقب مانده سوق ميدهد. بديهي است اين قبيل كشورها با عزم و ارادهاي ملي ميتوانند با تدوين و اجراي برنامه ها و راهكارهاي كنترل، مهار، تعديل و در نهايت ريشهكن كردن اين نوع فسادها اين چرخه باطل را در هم شكسته، و زمينه و بستري مناسب براي تبديل شدن به كشوري توسعه يافته را فراهم كنند.
خلاصه ماشینی:
آنان بر این باورند که : ١) وضعیت نسبتا غیرطبیعی اقتصادی در جوامع ، نظیر بحـران ، و یا رشد بسیار شتابناک اقتصادی موجب پدید آمدن قشری از نوکیسه گـان ثـروت هـای بـار آورده می شود، ٢) از جهات دیگر مجموعة این شرایط ، موجب فقر فزایندة شماری از افراد و گروههای جامعه را فراهم می کند، ٣) گروه های زیرین و آسیب پذیر جامعه با لمس کردن اوضاع ثروتمندان ، خویشاوندان وابسته به آنـان در جامعـه و مانورهـای تجمـل م̂Hبانـه شـان درصدد مقایسه با وضعیت نامناسب زندگی خویش برآمده و اسـتانداردهایی بـرای گـذران چرخة زیست خود مطالبه می کنند که قبلا از آن برخوردار نبودند ٤) این تعارض و مقایسه وضعیت جامعه و فقر را برایشان غیرقابل تحمل می کند، ٥) تداوم این وضـعیت و شـکاف ژرف میان فقرا و ثروتمندان و نیز مشاهدات محرومان جامعه به صورت روزمـره و تطبیـق دادن با وضع معیشتی و رفاهی خانواده های خود، موجبات پدید آمدن نوعی دگرگـونی در نظام ارزشی و هنجاری سنتی و متعارف این افراد می شود، ٦) مجموعه این عوامل موجـب نارضایتی گسترده و عمیق شده ، ٧) و سرانجام ایجاد انگیزه می کند کـه افـراد بـا توجـه بـه موقعیت های اجتماعی ، سیاسی ، اداری خود دست به کارهای خـلاف و فسـاد مـالی بزننـد .