چکیده:
شعر سهراب سپهری قابلیت فراوانی جهت نقد محتوایی با رویکردهای عرفانی و فلسفی دارد. از این رو سروش دباغ که از سویی دلبسته عرفان و فلسفه است و از سویی مفتون ذهن و زبان سپهری، تلاش می کند در این مجموعه فکر و اندیشه سپهری را پیرامون چند واژه و مفهوم کلیدی در دیوان او جستجو و بیان کند. کتاب «در سپهر سپهری » مجموعه ای شامل چند مقاله و سخنرانی و گفتگوست که در سال 1393در انتشار فرهنگ معاصر به چاپ رسیده است . از مهمترین موضوعاتی که نویسنده در این مجموعه به آن پرداخته است معانی باد و باران در شعر سهراب سپهری، تاملاتی در مفهوم غم، مرگ، امر متعالی، هیچستان و نیز معرفی عرفان مدرن و تمایز آن با عرفان کلاسیک و ارتباط اندیشه های سهراب با این عرفان است. در این مقاله تلاش شده است علاوه بر نقد شکلی و ساختاری این اثر، به نقد روش تحقیق و نیز بررسی میزان موفقیت نویسنده در تبیین این مطالب بپردازیم. به نظر می رسد نویسنده موفق شده است دریچه هایی تازهای در حوزه سپهری شناسی بگشاید. با این حال بسیاری از مباحث مطرح شده در حد طرح موضوع است و ابهامات فراوانی در آن به چشم می خورد.
Sepehri’s poetry is potentially much suitable for philosophical and theosophical criticism. Soroosh Dabaghi، loving theosophy and philosophy on the one hand and praising Sepehri’s view and language، attempts in his book to study Sepehri’s thought about some key words. In the Heaven of Sepehri، a collection of articles، speeches، and interviews was published in 2014 by Farhanghe Mo’aser. In 2015 he published The Philosophy of Lajevardi on the same subject. In this collection he addresses such issues as meaning of wind and rain in Sepehri’s poems، contemplation on the meaning of sorrow، death، glorified act، land of nothingness، and introducing modern theosophy and its differences with that of classic and Sepehri’s connection to this kind of theosophy. In this article، besides having critical analysis on the form and structure of the book، we attempt to criticize its methodology and author’s success in explaining it. Due to the closeness of articles approach with his expertise، he is successful in opening up new horizon in Sepehri’s study. However، many of the subjects introduced by the author remains explained while it suffers from ambiguities.
خلاصه ماشینی:
از مهمترین موضوعاتی که نویسنده در این مجموعه به آن پرداخته است معانی باد و باران در شعر سهراب سپهری ، تاملاتی در مفهوم غم ، مرگ ، امر متعالی ، هیچستان و نیز معرفی عرفان مدرن و تمایز آن با عرفان کلاسیک و ارتباط اندیشه های سهراب با این عرفان است .
روش و شیوه کلی نویسنده در پژوهش پیرامون این موضوعات این گونه بوده است که نخست با بررسی اشعار سهراب سپهری تمامی بندهایی را که به نوعی به موضوع مورد نظر او اشاره و یا پرداخته شده است جمع آوری می کند و سپس تلاش می کند معانی اصلی و نمادین آن واژه را از درون اشعار استخراج کند و یا نگاه سهراب را به یک موضوع خاص بیان کند.
»( دباغ : ٥٨) با تأمل در این عبارات خواننده نمی تواند نتیجه بگیرد که بالاخره سهراب ، به جدایی اعتقاد دارد یا نه ؟ غم جدایی را دارد یا نه ؟ آیا این جدایی نسبت به امر بی کران ماورائیست یانه ؟ آیا شور عشق در حیات و اندیشه سپهری نقشی ایفا می کند یا نه ؟ در حالی که به نظر می رسد اشعار سپهری که نویسنده نیز در جای جای کتاب به آن اشاره کرده است به وضوح پاسخ این سؤالات را می دهد شعر مسافر شاید در فهم معنای تنهایی غم و نوع آن به خواننده بیشترین کمک و فایده را داشته باشد.