چکیده:
ارمغان صبح از گزیدههای دانشگاهی مفید و موفّق روزگار ما در زمینۀ متون نظم است. مؤلّف ارجمند این اثر تلاش کرده است نمونههایی از آثار خاقانی شروانی، اعمّ از قصیده و دیگر قالبهای شعری، را بهشیوهای بسامان و با دقّت علمی همراه با شرح نکات و ظرایف آنها بهدانشجویان زبان و ادبیّات فارسی و دیگر علاقهمندان بهمتون فارسی عرضه کند.
تلاش مؤلّف، بهویژه در زمینۀ شرح و توضیح ابیاتْ موفّق و عاری از لغزش فراوان ارزیابی میشود، امّا در حوزۀ مباحث تاریخی و شخصیّتشناسی خاقانی شروانی، بهسبب پیروی از آنچه محقّقان دیگر نوشتهاند، خالی از لغزشها و ملاحظاتی نیست. در این مقاله کوشیدهایم بهموارد متعددی از این لغزشها اشاره کنیم که در صورت پذیرش آن از سوی مؤلّف محترم میتواند بهتصحیح پارهای از مشهورات ناصواب در زمینۀ مورد بحث در این اثر ارجمند یاری برساند.
Armaghan-e sobh morning presentʼ is one of the useful academic selections of our in poetry. The author has attempted to present some samples from Khaghani Sharvaniʼs works، including Qasideh ʻodesʼ and other poetic forms in a well-organized order and scholarly precision accompanied by the explanations and delicacies to the students of Persian language and literature and other individuals interested in this area.
The authorʼs effort، particularly in explaining the verses in estimated successful and without numerous errors، but the historical discussions and the personal character of khaghani sharvani، due to other scholarʼs viewpoints، is still erroneous.
The current study attempts to refer to various types of these errors which if they are accepted by the author can be a great of help in editing some of the current incorrect issues under investigation in this work.
خلاصه ماشینی:
(←غفـار کنـدلی ، مقالـۀ «خاقـانی و آرزوی خراسان »؛ علیزاده ،١٣٧٨: ٦٢-٣٨) همان گونه که مؤلف محترم نیز نوشته اند، در منشئات خاقانی به سفر وی بـه ری و حوادث آن اشاره رفته است ، اما آنچه در منشئات در این زمینه آمده ، متن نامـه ای است که خاقانی به دامادهـای خـویش ، شـهاب الـدین و مشـیدالدین ، نوشـته اسـت (خاقانی،١٣٦٢: ٢٨٩-٢٨١) تردیـدی نیسـت کـه خاقـانی سـال هـای ٥٤٨ و ٥٤٩ق جوانی است ٢٨ ساله که دو سـه سـالی از ازدواج او گذشـته و علـی القاعـده در آن سال ها نمی توانسته دو داماد داشته باشـد تـا بـرای آنـان نامـه ای پدرانـه بنویسـد و ماجرای سفر ناکام خود را به ری برایشان شرح دهد!
نکتۀ دیگری که در سخن مؤلف محترم وجود داشت ، یعنی این ادعا که خاقـانی از زمان نامعینی در زندان منوچهر شروان شاه بوده و پس از پنجـاه سـالگی شـاعر و مـرگ منوچهر، به دستور جانشین وی ، یعنی اخستان آزاد شده و رخصت سفر بـرای حـج دوم خود را یافته نیز مستند به هیچ دلیل تاریخی نیست و نمـی توانـد پذیرفتـه شـود؛ ضـمن اینکه ، بر اساس آنچه در دیوان خاقانی(١٣٧٣: ٥٣٠) آمده مدت حکومت منوچهر حدود سی سال بوده است : شاها سریر و تـاج کیـان چـون گذاشـتی سی ساله ملک و ملک جهان چون گذاشتی اما پذیرش اینکه منوچهر تا پنجاه سالگی خاقانی ، یعنی حـدود سـال ٥٧٠ق زنـده و برسرکار بوده ، مدت حکومت او را بسیار طولانی تر از این هـا مـی کنـد.