چکیده:
مبانی حقوق بشری و جرمشناسی قابل توجهی، پیشبینی یک نظام دادرسی افتراقی را برای اطفال بزهکار ایجاب میکند. این رویکرد در ایران نیز از سالها موجود بوده است. لکن قانون آیین دادرسی کیفری1392با معرفی ساختاری جدید، تغییرات قابل توجهی را دراین زمینه ایجاد کرده است. این قانون از رهگذر تاسیس نهادهای جدیدی از قبیل دادگاه اختصاصی برای اطفال، دادسرای اطفال، پلیس اطفال و الزام به تشکیل پرونده شخصیت، اقدام به ساماندهی نظامی افتراقی نموده است. این امر میتواند ناشی از تاثیرپذیری آگاهانه قانونگذار از برخی الگوهای عدالتکیفری اطفال باشد، بنابراین از اینجهت قابل بررسی است. این مقاله در دو بخش مجزا تغییرات ایجاد شده در ساختار تشکیلاتی پیش از دادرسی و دادرسی اطفال بزهکار را مورد بررسی قرار داده و با یک دید انتقادی موارد مثبت و منفی مندرج در مواد مربوطه را بیان نموده است. بهدیگر بیان هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی عملکرد قانونگذار در وضع قواعد دادرسی اطفال میباشد. چراکه نباید از نظر دور داشت، تا چه اندازه اقدامات دستگاه قضایی بر آینده رفتاری طفل تاثیرگذار است.
خلاصه ماشینی:
نظامی که نگاهی ویژه بـه اطفـال داشـته و در راسـتای اصـلاح و درمان آنان گام بردارد؛ درنتیجه با وجود این که اصل بر عدم مسئولیت کیفری است و بـه پیـروی از ماده یک کنوانسیون حقوق کودک، در بسیاری ازکشورها افراد تا پیش از رسیدن به هجـده سـالگی طفل تلقی میشوند، به دلیل رعایت نظم و قانون از یک سو و کنترل بحران های ناشـی از بزهکـاری اطفال و نوجوانان از سوی دیگر، پیش بینی و استقرار تشکیلات دادرسـی اختصاصـی اطفـال ، امـری اجتناب ناپذیر است .
حال با توجه به تبصره ١ ماده ٢٨٥ قانون آیین دادرسی کیفری ١٣٩٢ که عنوان میدارد: تحقیقات مقدماتی تمامی جـرایم افـراد زیر پانزده سال به طور مستقیم در دادگاه اطفال و نوجوانان به عمل میآیـد و دادگـاه مـذکور کلیـه وظایفی را که طبق قانون برعهده ضابطان و دادسرا است انجام میدهـد؛ شـاید ایـن گونـه بـه ذهـن متبادر گردد که پلیس اطفال جایگاهی نداشته و بهتر است عنوان این واحـد تخصصـی، بـه پلـیس ویژه نوجوانان تغییر یابد.
زیرا با در نظر گرفتن تحولات صورت گرفته و اصول حاکم بر نظام عدالت کیفری اطفـال و نیـز توصـیه هـای بین المللی، امروزه این اندیشه بیشتر مورد توجه است که نهادهای مقدم بر دادگاه ، به شرط آنکه بـا خصوصیت بزهکاری اطفال آشنایی کافی داشته باشند، می توانند پاسخ های مناسبی را برای اطفال بزهکار انتخاب و اعمال نمایند و زمینه ساز بازپروری ایشان گردند.