چکیده:
بر اساس نظریة «دیالوگ» باختین، هر سخن در هر زمینهای، خواه ناخواه «گفتوشنودی» است. این تئوری که در واقع واکنشی ضد فرمالیستی و ضداستالینی بودهاست، توجه خود را به نثر، بهویژه به «رمان»(در معنای مدرن) معطوف ساختهاست؛ امّا با اندکی توسّع میتوان این نظریه را در تحلیل متون منظوم فارسی(حکایات، حماسه، مثنویهای عارفانه و عاشقانه)بهکار گرفت. باختین «گفتوگو» را در مقابل مفهوم «تکگویی» قرار داد و آن را به انواعی چون: درونی و بیرونی، مستقیم و غیر مستقیم، اسکاز و جدل پنهانی تقسیم کرد. این مقاله، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای، به بررسی قیاسی درخت آسوریک، مناظرة مفاخرهآمیز بین بُز و درخت خرما با مناظرة خسرو و ریدک، گفتوگوی بین خسرو دوم با پسری به نام «وس پوهر» پرداختهاست. هر دو اثر مربوط به ایران قبل از اسلام هستند که بر پایة «گفتوگو» ساخته شدهاند، ولی نوع دیالوگ، محتوا و شکل آنها با همدیگر تفاوت دارد. در مقاله سعی شده است ضمن معرّفی دو اثر، با بیان ویژگیهای هر یک، وجوه تشابه و تمایز آنها از منظر نظریة دیالوگیسم باختیین مورد بررسی قرار گیرد. مهمترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شدهاند امّا درخت آسوریک، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفتوگو برای آزمون و سنجش است؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن(خسرو) سوال طرح میکند و طرف دیگر سخن(ریدک) بدان پاسخ میدهد تا به اثبات خود و آرمانهای طبقهای که به پدران تعلق دارد، بپردازد. در هر دو اثر، صدا و سخن تحکّمآمیز و مطلق جایگاهی ندارد؛ به زبانی دیگر، لحن کلام راوی اثر آمرانه نیست، حتی در جدل بز و درخت خرما، راوی هرگز از این نوع سخن گفتن بهره نمیجوید
خلاصه ماشینی:
مهم ترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شده اند اما درخت آسوریک ، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است ؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن (خسرو) سوال طرح میکند و طرف دیگر سخن (ریدک) بدان پاسخ میدهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد.
مقدمه با توجه به پویایی زبان فارسی، گستردگی و تنوع درون مایه های متون منظوم و منثور، استواری و ماندگاری آن در طول حیات فرهنگی پر نشیب و فراز ایران زمین و نیز به دلیل گسترش چشمگیر میل به فارسیدانی و فارسیخوانی در دنیای معاصر که به «دهکدة جهانی» موسوم گردیده است ، نگارندگان این پژوهش بر آن شدند تا دو متن کهن فارسی(درخت آسوریک و خسرو و ریدک) را بر اساس نظریۀ یکی از منتقدان بزرگ سدة بیستم ، باختین ، مورد مقایسه و تحلیل قرار دهند.
٣. هر دو اثر بر اساس مکالمه (دیالوگ ) ساخته شده اند، اما درخت آسوریک ، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است ؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن (خسرو) سؤال مطرح میکند و طرف دیگر سخن (ریدک) بدان پاسخ میدهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد.