چکیده:
اگر چه یکی از متداول ترین شیوههای تامین امنیت اجتماعی در جوامع جهان سوم، استفاده از عوامل قهر آمیز است: اما به تجربه ثابت شده است به رغم سریعالوصول بودن امنیت از این نوع، پایداری و دوام آنکم و ناچیز است. ثبات وپایداری امنیت تنها از رهگذر نهادینهکردن آن دریک جامعه احساس مشارکت و مسئولیت عمومی در قبال امنیت اجتماعی حاصل میشود. جامعه آماری این تحقیق دانشآموزان دبیرستانهای شهر شوط به تعداد 1961نفر و نمونه آماری مورد مطالعه در این تحقیق320 نفر میباشد که متناسب باحجم و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدهاند. حجم نمونه آماری درتحقیق حاضر با استفاده از رابطه نمونهگیری کوکران به دست آمده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد بین میزان احساس امنیت جانی و میزان مشارکت اجتماعی در بین دانشآموزان دبیرستانهای شهر شوط رابطه وجود دارد.
However one of the most common ways to provide social security in third world countries is the use of violent, but experience has proved that despite the quick accessibility of this type of security, stability and durability of it is very low. Stability of security comes only through the establishment of it in a society and the feeling of public participation and responsibility for social security. Statistical population of the study is all high school students of Shoot (1961) and the sample of the study is 320 students who were selected through stratified sampling method. The sample size was obtained using Cochran sampling formula. This research is a survey and the data gathered by a questionnaire. The results show that, there is a relationship between the feeling of security and social participation among high school students in Shoot.
خلاصه ماشینی:
"لذا به لحاظ آماری این طور می-توان بیان داشت که بین احساس امنیت سیاسی و میزان مشارکت اجتماعی در بین دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
لذا به لحاظ آماری این طور میتوان بیان داشت¬که بین احساس امنیت جانی و میزان مشارکت اجتماعی دربین دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
لذا به لحاظ آماری این طور می¬توان بیان داشت¬که بین احساس امنیت مالی و میزان مشارکت اجتماعی دربین دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
اما درکل میتوان نتیجه گرفت که میزان امنیت اجتماعی شهروندان تهرانی در حد کمی قرار دارد که در مجموع در رابطه با این تحقیق میتوان گفت این پیمایش از چارچوب و روش علمی قابل قبولی برخوردار است، لیکن محققان در بخش چارچوب نظری توجهی به نظریههای مکتب کپنهاگ، نظیر نظریه بوزان و ویور نداشته-اند و درنتیجه ازبعد فرهنگی و هویتی امنیت اجتماعی¬که ازابعاد اساسی این متغیر محسوب میشوند غفلت شده است.
بحث و نتیجهگیری نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین میزان احساس امنیت سیاسی، جانی، مالی و فرهنگی با میزان مشارکت اجتماعی در بین دانشآموزان متوسطه شهر شوط رابطه مثبت و معنی¬داری وجود دارد که این نتیجه همسو با مطالعات نظری و نظریات مرتبط با این متغیرها و هم¬چنین همسو با نتایج تحقیقات تجربی داخلی و خارجی مرتبط با موضوع تحقیق میباشد."