چکیده:
ابنسینا دو تعریف متمایز برای جملهی خبری ارائه میدهد. یکی در الشفاء: «قضیه عبارتی است که دارای صدق یا کذب است» و دیگری در الإشارات: «ترکیب خبری آن است که گویندهی آن را بتوان در آنچه میگوید، صادق یا کاذب دانست». بنابر یک تفسیر، این دو تعریف دو ملاک تمایز برای جملهی خبری است، که هرکدام به فضای معناداریِ مستقلّی تعلّق دارد. تعریف نخست مبتنی بر فضای سمانتیکال است، که بر اساس آن، جملهی خبری بهتنهایی و مستقل از گویندهی آن قابل اتصاف به صدق و کذب است. اما تعریف دوم مبتنی بر فضای پراگماتیکال است، که بر اساس آن، واژگان و عبارات معنای خود را از قصد و ارادهی گوینده مییابند؛ لذا صدق و کذب جملهی خبری نه به خود آن، بلکه به گویندهی آن بستگی دارد. مسألهی نوشتار حاضر، خوانشِ دیدگاه ابنسینا بر مبنای تمایز سمانتیک و پراگماتیک است. بر اساس این تفسیر، شاید بتوان بهنحوی ابنسینا را نخستین اندیشمندی دانست که به تمایز سمانتیک و پراگماتیک توجهی، هرچند ساده و اجمالی، نشان داده است.
خلاصه ماشینی:
"اما تعریف دوم مبتنـی بر فضای پراگماتیکال است ، که بر اساس آن ، واژگان و عبارات معنـای خـود را از قصد و اراده ی گوینده می یابند؛ لذا صدق و کذب جمله ی خبری نه بـه خـود آن ، بلکه به گوینده ی آن بـستگی دارد.
ارائه ی این دو تعریف ، را شاید بتوان آغازی بـر توجـه بـه تمـایز سـمانتیک و پراگماتیـک دانـست ؛ ازاین رو، شاید بتوان ابن سینا را نخستین اندیشمندی دانست که اجمالا و به نحوی ساده ، بـه تمایز سمانتیک و پراگماتیک توجه نشان داده است .
پس ، ابن سینا جمله ی خبری را از طریق مفهوم وقوع یا عدم وقوع نسبت بین دو امر تعریف می کند، اما در مقام مصداق ، از ملاک تمایز دیگری ، که همان صدق و کـذب پـذیری اسـت ، بهره جسته است .
این انتقاد در فضای معناداری سمانتیکال وارد اسـت ، زیرا در سمانتیک ، چون مطالعه ی معنای الفاظ و عبارات مستقل از گوینده صورت می گیرد، لذا صدق و کذب پذیری ، علی الأصول ، می بایست به خود جمله ی خبری نـسبت داده شـود و نه به گوینده ی آن .
اما در پراگماتیک ، اساسـا مطالعـه ی معنـا بـا توجـه بـه قـصد و اراده ی گوینده انجام می گیرد، لذا صدق و کذب پذیری نیز، علی الأصول ، می بایست به قصد و اراده ی گوینده نسبت داده شود و این نکته ی ظریفی است که ابن سینا به درستی به آن توجه نشان داده است ."