چکیده:
مسألهی توجیه صدق ادراکات بشر و اثبات واقعنمایی شناخت، که از آن به ارزش شناخت تعبیر میشود، از اساسیترین و درعینحال پیچیدهترین مسائل مربوط به ادراکات است. شهید مطهری با آنکه همهی ادلّهی وجود ذهنی را اثبات کنندهی ادّعای حکمای مسلمان مبنی بر حصول صورت و عین ماهیّت معلوم در ذهن نمیداند، معتقد است که «حکم ایجابی بر معدومات» بهمنزلهی یکی از دلایل اثبات این ادّعا، اگر بر مبنای قضایای حقیقیّه به صورتی که خواجه نصیرالدّین در کتاب تجرید الاعتقاد مطرح کرده است، مطرح شود، نه تنها برای ردّ نظریهی اضافه، بلکه برای اثبات ادّعای حکما نیز کافی خواهد بود. در این نوشتار، این ادّعا بر پایهی تفسیری از قضایای حقیقیّه، که درستتر و مقبولتر به نظر میرسد، نقد و بررسی شده و همچنین کفایت این دلیل به دلیل صعوبت و یا غیرممکن بودنِ دستیابی به ذاتیّات و عین ماهیّات اشیا، مداقّه و نقد شده است. نتیجهی چنین کوششی از سوی شهید مطهری و حکمای مسلمان دربارهی توجیه صدق، تنها رسیدن به رئالیسمی است که از آن به رئالیسم مفهومی- حکایی یاد میشود، نه رئالیسم ماهوی، که شهید مطهری آن را تنها راهِ واقعبینیِ شناخت و کشف واقع میداند.
خلاصه ماشینی:
"شهید مطهری با آن که همه ی ادله ی وجود ذهنی را اثبات کننده ی ادعای حکمای مسلمان مبنی بر حصول صورت و عین ماهیت معلوم در ذهن نمی داند، معتقد است که «حکم ایجابی بر معدومات » به منزله ی یکی از دلایل اثبات این ادعا، اگر بر مبنای قضایای حقیقیه به صورتی که خواجه نصیرالدین در کتاب تجرید الاعتقاد مطرح کرده است ، مطرح شود، نه تنها برای رد نظریه ی اضافه ، بلکه برای اثبات ادعای حکما نیز کافی خواهد بود.
٢. بیان مسأله مسأله ی مورد بحث ما در این نوشتار، بررسی این ادعا است که آیا می توان با حکم ایجابی بر معدومات ، بر مبنای قضایای حقیقیه ، مدعای حکمای اسلامی در باب حقیقت علم و مطابقت آن با واقع را به اثبات رساند و به معیاری اثباتی در توجیه صدق ادراکات انسان نائل آمد که مسأله ی مهم ارزش علم و شناخت را، که امروزه معرکه ی آرای معرفت شناسان است ، حل کند یا خیر؟ شهید مطهری معتقد است این امر امکان پذیر است ، ولی سؤال این است که ایشان چگونه از راه حکم ایجابی بر معدومات و بر مبنای قضایای حقیقیه ، آن گونه که او مطرح کرده ، رابطه ی ماهوی و به تعبیر وی ، تنها پل ممکن میان ذهن و عین و رابطه ی واقع بینانه و رئالیستی میان ذهن و خارج (١٩، صص : ٢٦٧ - ٢٦٩) را به اثبات می رساند؟ این ادعا را می توان به صورت زیر تنظیم کرد: الف ) ما قضایای صادقی به نام قضایای حقیقیه داریم ."