چکیده:
حقوق فرهنگي بخشي بنيادين از حقوق بشر است كه جهاني، تفكيك ناپذير و وابسته به هم بوده و همه
انسانها حق بهره گيري و برخورداري از اين حقوق را دارند. مقصود از حقوق بشر، امتيازاتي است كه به همة
انسانها به خاطر انسان بودن و بي توجه به قيودي چون: نژاد، زبان، مذهب، مليت و جنس تعلق مي گيرد و هر انساني، داراي اين حقوق قابل احترام است كه بايد از سوي همگان رعايت شود. موضوع حقوق فرهنگي در سالهاي پس از دهه هفتاد ميلادي و همزمان با تصويب ميثاق بي نالمللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سازمان ملل متحد و كنوانسيون هاي بين المللي مربوط به آن مطرح شد. امروزه، حقوق فرهنگي در چارچوب نسل دوم حقوق بشر شناخته مي شود. با اين همه، بي توجهي به حقوق فرهنگي به ناميده شدن اين حقوق با عناويني چون مغفول مانده يا توسعه نيافته انجاميده است، تا آنجا كه حتّا برخي از انديشمندان و كارشناسان در زمينه حقوق و فرهنگ، منكر وجود آن شد هاند يا دس تكم وظايف و تكاليف دولتها و حكومتها را در برابر آن برنتافته اند.
خلاصه ماشینی:
"در زمینه نسل دوم حقوق با توجه به منوط بودن تحقق آنها به فراهم آمدن یک رشته زمینهها و امکانات، گاه اصل وجود چنین حقوقی نیز مورد تردید قرار گرفته است، بهگونهای که به این دسته از حقوق، بیشتر بعنوان ابزاری برای تحقق بخشیدن به حقوق از نسل یکم نگریسته شده است، گرچه در برابر، برخی از صاحبنظران هم بر لزوم به رسمیت شناخته شدن این حقوق بعنوان حقوقی مستقل و دارای هدفهای والای عینی و عملی، تأکید کردهاند.
بهنظر میرسد تعهد به نتیجه رو به افزایش است و تعهد بهوسیله در برخی اسناد بینالمللی حقوق بشر بازتاب یافته است، مانند ماده 2 میثاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که کشورهای عضو را متعهد به سعی و اهتمام با به کار گرفتن حداکثر منابع بهمنظور تأمین رو به تزاید حقوق شناخته شده بینالمللی در این میثاق با تأکید بر «تعهد به وسیله» کرده است؛ حال آنکه میثاق حقوق مدنی و سیاسی در همین ماده کشورهای عضو را بیقید امکانات موجود، به تضمین حقوق مطرح در میثاق مکلف میکند که آن، تعهد به نتیجة فوری است.
دیگر علت نیز نگرانی دولتها از بالا گرفتن فعالیتهای جداییخواهانه است، یعنی دولتها با این گمان که تبیین برای افزایش قدرت و تأمین منافع نامشروع بهشمار میرود، اما کمتوجهی به حقوق فرهنگی و حقوقی که لازمة پیشرفت فرهنگ و پشتیبانی از آن است، مانند حق آزادی بیان، حق آزادی مذهب، حق انجام دادن فعالیتهای فرهنگی در همة سطوح اعم از داخلی و بینالمللی، حق برخورداری از توسعه فرهنگی، حق تشکیل اجتماعات و شناسایی اجتماعات فرهنگی، حق برخورداری برابر از میراث مشترک بشریت، حق حمایت از آثار هنری، ادبی و علمی، حق هویت فرهنگی، حق مشارکت در پیشرفتهای علمی و هنری، حق آموزش و گزینش نوع نظام آموزشی، حق اقلیتها در زمینه محترم شمرده شدن هویت، زبان، سنت و میراث فرهنگیشان و..."