چکیده:
فقیهان در طول تاریخ اسلام برای چینش مسائل فقهی در کنار یکدیگر و طرح نظاممند دانش فقه، شیوههای کموبیش متفاوتی در پیش گرفتهاند. این شیوهها که چگونگی دستهبندی مسائل فقهی را مشخص میسازند، ساختارهای دانش فقه خوانده میشوند. این مقاله میکوشد با بررسی ساختارهای مطرح در علم فقه، ساختار جدیدی را با توجه به اقتضائات زمانه و مسائل جدید فقهی عرضه کند. بدین منظور پس از تعریف ساختار علم فقه و اهمیت این بحث، ابتدا گزارشی اجمالی از ساختارهای موجود فقه شیعی بیان شده و سپس نقصهای این ساختارها بررسی شده است. آنگاه مباحث موضوع، قلمرو و هدف علم فقه به عنوان مبانی نظری ساختار پیشنهادی مورد دقت قرار گرفته و سپس ساختار پیشنهادی طرح شده است. در ساختار پیشنهادی، فقه در ابتدا به دو شاخۀ کلان فقه فردی و فقه حکومتی منشعب میشود. آنگاه فقه فردی به شش دسته احکام رابطۀ فرد مکلّف با خویشتن، خداوند متعال، همنوعان، محیط زیست، حکومت و مسائل مربوط به امور مالی تقسیم میشود. فقه حکومتی نیز به چهار دسته احکام رابطۀ حکومت اسلامی با خداوند متعال، ملّت، نهادهای بینالمللی و سایر حکومتها و مسائل مربوط به نهادهای حکومت، میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"مبانی نظری ساختار پیشنهادی در این بخش مباحث موضوع، قلمرو و هدف فقه، به عنوان بنیادهای فکری ساختار پیشنهادی، مورد بازخوانی قرار گرفته؛ همچنین پندار توقیفی بودن ابواب فقه نقد شده است.
قلمرو فقه با تعیین موضوع علم فقه، قلمرو این علم نیز تا حدودی روشن گردید؛ اما در این بخش مشخصا پرسش این است که آیا فقه تنها به احکام رابطۀ مکلفان با خداوند متعال نظر دارد یا تعیین احکام تمامی روابط مکلفان بر دوش این دانش است؟ به بیان دیگر، آیا روابط فردی و اجتماعی انسان و نیز روابط درونی و سیاسی حکومت، مشمول احکام فقهی میشود یا نه؟ خاستگاه طرح این پرسش، مباحثی است که شماری از روشنفکران و دگراندیشان مطرح کردهاند.
(17) 2 ـ 1 فقه یادگیری (فقه المعرفة): این بخش در صدد است تا یادگیری و اکتساب معرفت را که محصول شناخت و آگاهی نیز میتواند باشد، با نگاهی فقهی بررسی کند و احکام خمسۀ اینگونه رفتارهای اختیاری را تعیین کند؛ برای مثال احکام و آداب یادگیری، مطلق علمآموزی، مطلق دینآموزی، آموختن معارف مبتلابه دین، تحصیل در مراکز آموزشی ادیان و مذاهب مخالف، تعریف و مصادیق کتب ضاله، احکام یادگیری فلسفه، علوم غریبه، سحر، موسیقی و...
شامل: 1 ـ 1 احکام و آداب زیارت: این بخش نیز در کتب قدما قابل ردگیری است؛ برای نمونه شیخ مفید حدود 40 باب از «المقنعة» را به احکام زیارت معصومین و اولیای الاهی اختصاص داده است (شیخ مفید 1413: 455ـ494)."