چکیده:
سبک زندگى، مفهومى از مفاهیم علوم اجتماعى است که جنبه رفتارگرا دارد. سبک زندگى، نظامواره و سیستم خاص زندگى است که به فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص، اختصاص دارد. آدمیان با قدرت خلاق خویش، براى حیات دنیوى، دست به گزینش مىزنند و رفتارهاى خاصى را ترجیح مىدهند و زیست خود را با آن منطبق مىکنند. رفتارهاى بیرونى آدمیان که مورد انتخاب آگاهانه آنان است، سبک زندگى آنان را تشکیل مىدهد که البته انتخاب یک سبک، تابع متغیرهاى فراوانى است که باید مورد توجه قرار گیرد. از سوى دیگر، دین مبین اسلام نیز داعیهدار تنظیم حیات دنیوى و اخروى انسان است و توصیههاى رفتارى فراوانى دارد که غالباً در علم فقه، بررسى مىشود. در این مقال، تلاش شده به نقش فقه، در ایجاد سبک زندگى، توجه شود. علم فقه با تبیین رفتارهاى مجاز و متناسب با کمالات انسانى، زمینه را براى هماهنگى اراده تکوینى بشر با اراده تشریعى حق تعالى ایجاد مىکند و مسیر سلوک متناسب با معاد را براى آدمیان بیان مىکند. علاوه بر این، تبیین نظامهاى مؤثر بر متغیرهاى دخیل در انتخاب سبک، بر عهده علم فقه است که البته تبیین این نظامها با مشکلاتى روبهرو است. در این نوشتار به برخى از آنها اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر آنکه این سؤال جدی مطرح میشود که آیا حکم مستنبط از اصول عملیه، میتواند در نظامسازی اجتماعی مؤثر باشد یا خیر؟ زیرا این احکام، واقعی نیستند تا بتوان از طریق آن کشف کرد که روح حاکم بر مجموعهای از قوانین چیست؟ 3 برای بیان مشکل سوم، باید به چند مقدمه توجه شود: الف( با توجه به آیات قرآنی )مثلا آلعمران /50) و روایات، میتوان مدعی شد که سمت و سوی حرکت ادیان به سوی فراخ بودن منطقه مباحات برای انسانها است.
آیا به صرف قاعده تسامح میتوان این دستور را عملیاتی کرد و یا تلقی رکبان - که در نظامسازی اقتصادی میتواند مؤثر باشد - را مثلا به صرف قاعده تسامح مکروه بدانیم و از آن در ایجاد سبک استفاده کنیم; یا آنکه باید در این نوع از روایات نیز استنباط صورت گیرد؟ برای رسیدن به جواب این سؤال، باید توجه کرد که روند نظامسازی چنین است که با در کنار هم قرار دادن برخی احکام - که در موارد مختلف بیان شده و علی الظاهر شاید مرتبط نباشند - شخص به قاعدهای کلی دست مییابد و میتواند آن قاعده را به شرع مستند کند; در این موارد، روشن است که احکامی که به عنوان اجزا در کنار یکدیگر قرار میگیرند باید خودشان به شرع مستند شده، حکم شرعی، قلمداد شوند.